بسم الله الرحمن الرحیم

دسته‌ها
مفاهیم کلیدی

انتظار؛ انتظار موعود

انتظار= حالت روحی روانی که پس از ترکیب چهار مؤلفه ایجاد می شود:

تشخیص موقعیت بهتر، احساس ناخوشایند از موقعیت جاری،

تشخیص امکان دسترسی به موقعیت بهتر، تلاش برای حرکت به سمت موقعیت بهتر، تشخیص وجود موانع تاخیراندازنده برای دست یابی به موقعیت بهتر.

انتظار موعود= تشخیص اینکه باید به زندگی‌ای غیر از وضع جاری برسیم و این تغییر نیازمند تغییرات جهانی و کلان و فراگیر در مردم است و ایجاد این تغییرات زمان‌بر است و تلاش ما برای ایجاد تغییرات لازم و زمینه‌ساز ست ولی کافی نیست و نیرویی برتر از انسان های عادی باید این امر را مدیریت کند.


موضوع بحث:

«انتظار موعود» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟

(مقاله «نقش انتظار در تولید سیستم‌های دینی»)

(اسلاید «نقش انتظار در تولید سیستم‌های دینی»)

(کارگاه «نگرشی دیگر به مهدویت»)

مسألهٔ بحث:

در زمان عدم دسترسی به «ولی الله» که منبع آگاهی برتر است، برای زندگی طبق نظر خداوند، چه باید کرد؟ آیا صِرف مراجعه به فقیه دین‌شناس کفایت می‌کند؟

فرضیهٔ بحث:

  1. تفکر «مهدویت» = نظریه اسلام در مورد پایان تاریخ بشری= برپایی جامعه بین‌المللی آرمانی بشر که همه نفوس در آن بتوانند رو به کمال و سعادت حرکت کنند (زمینه، فرصت‌ها، منابع، برنامه، ابزارها، راهنما، برای این حرکت مهیا باشد.)
  2. انتظار صحیح و فعال= تلاش برای ملموس کردن برتری نظام فکری، قانونی و فرهنگی ارائه شده توسط دین در برابر سیستم‌های بشری و غیر دینی.
  3. ملموس شدن ضعف رقیب از سویی و کمال سیستم مورد نظر از سوی دیگر، و قابل دسترس بودن آن، متقابلا سبب فوران حس انتظار موعود می‌شود و نفوس را به سوی او راهبری می‌کند و جامعه را برای پذیرش او مهیا می‌سازد.

تبیین بحث:

آموزهٔ “انتظار موعود” ازمؤلفه‌های اساسی زندگی دینی است و از موثرترین راه‌ها برای موفقیت در زندگی و تحقق عبودیت و رضای خداوند شمرده شده است. “هویت انتظار” چیست؟

“انتظار”، حالتی روحی و احساسی درونی است که در اثر مؤلفه‌های چهار‌گانهٔ زیر پدید می‌آید:

  1. احساس نیاز به چیزی
  2. تشخیص امکانات و قابلیت‌های رفع آن نیاز در چیز دیگر
  3. قابل دسترس بودن موضوعِ رفع‌کنندهٔ نیاز
  4. تلاش برای زمینه‌سازی و تدارک شرایط تحقق موضوع

این چهار مؤلفهٔ حالت کشش و گرایش به سوی موضوع و انتظارِ تحقق موضوع را ایجاد می‌کنند. اگر مؤلفهٔ چهارم را حذف کنیم، فقط حالت طلب و کشش روحی ایجاد می‌شود و احساسی به نام “انتظار” تحقق نخواهد یافت. هر چه بیشتر زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق موضوع تدارک شود، حال انتظار شدیدتر و قوی‌تر می‌گردد.

آنچه وعده داده شده است زندگی جهانی مبتنی بر خدامحوری است که رشد دنیا و آخرت را به دنبال دارد، زندگی‌ای که تمام قابلیت‌های مادی و معنوی در مسیر رشد و تکامل خود قرار گیرند. چنین وعده‌ای مبتنی بر ظهور موعودی است که معماری این زندگی جهانی را به عهده دارد و ظهور چنین موعودی مبتنی بر تحقق شرایط و تدارک زمینه‌هایی است که توجه و طلب نفوس از مهمترین آنهاست. برای جلب نفوس و توجه جهانی به سوی اسلام، ارائه تفکرهای آرمان‌خواه اسلام لازم است ولی کافی نیست. آنچه نفوس را به سوی کمال و برتری اسلام حرکت خواهد داد، لمس و احساس فضای زندگی الهی و عادلانه و رشدیافته اسلامی است. احساس نیاز و نقص وناهنجاری در وضعیت موجود بدون ترسیم ملموس کمالِ مطلوب، سردرگمی و تحیر را به دنبال خواهد داشت؛ دست‌یابی به مدل‌ها و سیستم‌های زندگی جهانی بر اساس نظام معرفتی، قانونی و فرهنگی اسلام است که فضا را برای لمس و حسّ زندگی مطلوب فراهم می‌کند.

فردِ منتظر، پیوسته به دنبال فراهم‌سازی زمینه و شرایط موعودِ خویش است، این موعود در نگرش شیعه، معمار تمدن اسلام است، تحقق تمدن اسلام، هویتّی انفجاری ندارد که به یکباره گسترده شود بلکه بمانند دیگر معادلات هستی، تدریجی و با زمینه‌سازی و تهیه شرایط است.

برای تمدن‌سازی، نیاز به نگرش‌سازی، قانون‌سازی و فرهنگ‌سازی است و در هر سه فضا در صورتی بشریت رو به آستان حقایقِ اسلام خواهد آورد که توان مطالعه و مقایسه نظریات اسلام با دیگر رقبا را داشته باشد و برتری اسلام را حس کند. این زمینهٔ رقابتی در صورتی که آموزه‌های اسلام به صورت مدل‌ها و سیستم‌های بهم‌پیوسته ارائه شوند بسیار کاراتر و موثرتر عمل خواهد کرد.

فردِ منتظر، با تلاش برای ارائه مدل‌ها و سیستم‌ها و نظام‌های اسلام برای زندگی جهانی، انتظار خود را عینیت می‌بخشد، فعال و مقتدرانه می‌نماید. چنین اقتداری طنین انتم‌الاعلون ان کنتم مؤمنین را بلندمی‌کند و قلوب جهانیان را به سوی اسلام می‌کشاند.

آموزهٔ “انتظار”، نفوس را به سوی تدارک شرایط ظهور می‌کشاند. توجه بشریت به تمدنی جهانی بر اساس عدالت و معنویت، آماده شدن فکری و قلبی و عملی عده‌ای برای همراهی با منُجی از شرایط اولیه و ضروری ظهور است. حرکت به سوی ارائه حقایق اسلام به صورت مدل‌ها و سیستم‌های عینی زندگی، این دو مؤلفه را به بهترین نحوه فعال خواهد ساخت.

از سوی دیگر با لمس و احساس برتری سیستم‌ها و نظام‌های اسلام، شوق به تحقق تمدن جهانی افزایش می‌یابد و احساس”انتظار” را تشدید می‌کند.

این حرکت دوسویه منجر به فوران حس مطالبهٔ موعود و تکمیل شدن زمینه عینی تحقق کامل شبکهٔ تمدنی اسلام می‌گردد و شرایط دیگرِ جهانی که فشار ظلم و تجاوزهاست موانع اقدام عملی را مرتفع می‌سازد و نقطه عطف ظهور محقق می‌گردد.

نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:

نگرش اسلام در مورد پایان تاریخ، برقراری تمدّن یکپارچه جهانی بر اساس آموزه‌های اسلام است. از آنجائیکه هویت تمدن، زندگی جمعی در سیستم‌های بهم‌پیوسته است، برای تمدن‌سازی نیاز به سیستم‌سازی است و هر اندیشهٔ تمدن‌سازی برای تحقق تمدنِ موردنظرش چاره‌ایی جز طراحی و اجرای نظام‌ها و سیستم‌های به جریان‌ اندازندهٔ ابعادمختلف زندگی ندارد. سیستم‌های آموزشی، رسانه‌ای، فرهنگ عمومی، امنیتی، غذائی، دادگستری، اقتصادی، مدیریتی، حکومتی، خانوادگی، تولید و ابزارسازی، خدماتی، معماری و شهری و…که بر اساس فرآیندها و معادلات ارتباطی تعریف شده از طرف دین و گزاره‌های دینی فعال شده باشند می‌توانند با بهم‌پیوستگی خود، تجلی‌دهندهٔ تمدن اسلام شوند.

از سوی دیگر، فرآیند تمدن‌سازی فرآیندی تدریجی و نیازمند بسترسازی‌های درازمدت است و تا نگرش نخبگان و دید عمومی به ضرورت سیستم‌سازی، و در سیستم‌سازی به ضرورت فرآیندسازی، و در تعریف فرآیندها به اهمیت داده‌های دین معطوف نشود، فضای حرکت به سوی تمدن اسلام شکل نخواهد گرفت.

با حرکت به سوی نظام‌سازی و سیستم‌سازی، احساس انتظار موعود فعال ‌شده، تقویت می‌گردد؛ چرا که حس انتظار برآیند چهار عاملِ: تشخیص نیاز، تشخیص کمال، قابل دسترس بودن کمال مورد نظر، و تلاش برای تدارک شرایط تحقق آن است.

بدون مؤلفهٔ چهارم یعنی تلاش برای زمینه‌سازی شرایط تحقق کمال مطلوب، حس انتظارحاصل نمی‌شود و فقط حس طلب و گرایش به وجود می‌آید. ظهور تمدن موعود اسلام، ‌نیازمند حرکت به سوی سیستم‌سازی بر اساس دین است؛ پس:

منتظر واقعی نهضت سیستم‌سازی ونظام‌سازی دینی را به جِدّ پیگیر خواهد بود.

از سوی دیگر نیز با تلاش برای طراحی سیستم‌های زندگی بر اساس گزاره‌های دین، حس انتظار تشدید می‌گردد و نفوس با اشتیاق بیشتر به مطالبهٔ سیستم‌ها و نظام‌های دینی رو می‌آورند و نهضت فکری زمینه‌ساز برای ظهور و تحقق حکومت جهانی مهدوی گامی فراخ به پیش می‌گذارد.

مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:

تمدن مهدوی، مهدویت، موعودگرایی، انتظار سازنده، سیستم‌های دینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.