نظریه = مجموعهای از تعاریف، اصول موضوعه، قوانین، و توصیفها از نوع رابطه میان متغیرها، برای تبیین چیستی، چرایی یا چگونگی یک پدیده
نظریه پردازی = تلاش برای دستیابی به توصیف یا تبیینی موجه و جدید از پدیدهها
کرسیهای نظریه پردازی = محفل تخصصی علمی که نظریهپرداز به توضیح مدعی و استدلال و نتایج نظریهاش میپردازد و سعی دارد مخاطب تخصصی را نسبت به موجه بودن نظریهاش قانع کند.
مسألهٔ بحث:
«نظریه پردازی» چیست؟ چرا و چگونه؟
فرضیهٔ بحث:
نظریه عبارتست از: بسته معرفتی ارائهدهنده چیستی چرایی یا چگونگی یک پدیده که حاوی تعاریف، اصول موضوعه، قوانین، قضایا و توصیف رابطه میان متغیرهای مرتبط با آن پدیده باشد.
نظریه پردازی = تلاش معرفتی موجّه برای دستیابی به چیستی یا چرایی یا چگونگی یک پدیده (به صورت بسته فوق)
تبیین بحث:
مباحث مربوط به نظریه پردازی، تابعی از مباحث «فلسفه علم»، «منطق»، «روششناسی» و «روش تحقیق» است. پس از بررسی موارد مذکور، منطق و مدلی برای نظریهپردازی به شرح زیر به دست آمده است:
منطق نظریه پردازی:
نظریه پردازی در ۳ سطح و ۱۴ فرآیند انجام میشود:
سطح۱) تعیین زیرساختها:
تعیین و دقیقسازی مسأله + تعیین پارادایم و اصول موضوعه + تعیین رویکرد + تعیین راهبرد + تعیین روش
سطح۲) ایجاد سازه اصلی: (فرآیند فرضیهسازی)
تولید شبکه مسائل+ کشف شبکه متغیرهای احتمالا مرتبط + تولید شبکه روابط ممکن + تنظیم روابط محتمل بر اساس راهبرد و روش تحقیق+ آزمون روابط برای کشف رابطه بهینه + تولید فرضیه
سطح۳) آزمون فرضیه و ارتقاء به نظریه
آزمون فرضیه برای اثبات کارآیی در حل مسأله تحقیق + بازخوردگیری و اصلاح و تقویت فرضیه برای تکرارپذیری + بررسی آثار استمرار نظریه
جدول تحلیل نظریه:
برای تولید و تحلیل یک نظریه میتوان از جدول زیر نیز استفاده کرد:
ردیف | محورهای تحلیل و بررسی یک نظریه | محتوای نظریه در محورهای چهاردهگانه |
۱ | متن نظریه (عبارات اصلی بیانکننده نظریه) | |
۲ | مفاهیم اصلی تشکیلدهنده نظریه | |
۳ | مسأله اصلی نظریه (صاحبنظریه به حل چه مسألهای اهتمام ویژه دارد؟ ) | |
۴ | مسائل فرعی نظریه (صاحبنظریه به دنبال پاسخگویی به چه مسائلی است؟ ) | |
۵ | بستر معرفتی نظریه (نظریه و صاحبنظریه از چه نظریات یا افکاری اشراب شدهاند؟ ) | |
۶ | چهارچوب معرفتی حاکم بر نظریه (پارادایم و گفتمان حاکم بر نظریه، با ذکر تمام محورهای تشکیلدهندهٔ پارادایم) | |
۷ | چهارچوب روشی حاکم بر نظریه (از چه روش یا روشهایی برای تعریف، توصیف، تفسیر و تبیین استفاده کرده است؟ ) | |
۸ | پیشینه نظریه (چه نظریاتی مشابه این نظریه عرضه شده است؟ ) | |
۹ | تعاریف موجود در نظریه (چه تعاریفی در نظریه ذکر شده است؟ ) | |
۱۰ | توصیفهای موجود در نظریه (قیود و شرایط هر یک از موضوع و محمول و نسبت) | |
۱۱ | روابط موجود در نظریه (چه روابطی بین مؤلفهها یا مفاهیم یا عناصر یا متغیرهای مختلف در نظریه آمده است؟ ) | |
۱۲ | تبیینهای موجود در نظریه (چه استدلالهایی در نظریه ذکر شده است؟ ) | |
۱۳ | تفسیرهای موجود در نظریه (چه اجزاء و روابط پنهانی در نظریه، آشکارسازی شده است؟ ) | |
۱۴ | توجیههای استفاده شده در نظریه (مثالها و شواهد صدق به کاررفته در نظریه) | |
۱۵ | لوازم منطقی نظریه (دلالتهای التزامی و مباشر نظریه) | |
۱۶ | نتایج معرفتی نظریه (چه تأثیری در چه فضای علمی ایجاد میکند؟ ) | |
۱۷ | آثار نظریه (آثار عینی که نظریه میتواند ایجاد کند یا ایجاد کرده است) | |
۱۸ | رقباء نظریه (افکار و نظریاتی که همگرا با این نظریه نیستند و مخالف محسوب میشوند) | |
۱۹ | روش گسترش نظریه (آیا صاحبنظریه، خودانتقادی داشته است یا اشاره به شیوه تکمیل و بازسازی نظریه کرده است؟ ) |
ملاکهای ارزیابی یک نظریه:
محورهای نظریه |
ردیف |
شاخص مورد ارزیابی |
ضریب |
امتیاز از صفر تا ده |
زبان و مفاهیم و متغیرهای نظریه |
۱ |
زبان قابل فهم |
۱ |
|
۲ |
ساختار شفاف (محوربندی که به سهولت قابل تشخیص است) |
۱ |
||
۳ |
تعیین و تعریف مفاهیم و متغیرهای اصلی (به راحتی قابل تشخیص هستند) |
۱ |
||
سازهها، ابعاد و محورهای اصلی نظریه (قدرت پردازش نظریه) |
۴ |
توصیف مسالهٔ اصلی نظریه (آنچه دغدغه حل آن را دارد)[۱] |
۲ |
|
۵ |
توصیف[۲] فرضیه (پاسخ به مسأله فوق) در قالب جملات خبری مشخص |
۲ |
||
۶ |
توصیف انگیزه توجه به مسأله نظریه (بستر پیدایش نظریه) |
۱ |
||
۷ |
توصیف اصول موضوعه و مبانی و مبادی معرفتی نظریه (پارادایم تفصیلی)[۳] |
۱ |
||
۸ |
توصیف روششناسی تولید نظریه و روش استدلال |
۲ |
||
۹ |
شفاف بودن[۴] «استدلال و تبیین» برای فرضیه[۵] (بالخصوص مشخص کردن قاعده و قانون کلیای که تبیین در ذیل آن انجام میشود) |
۴ |
||
آثار نظریه |
۱۰ |
ارائه نمونهها و شواهد برای صدق فرضیه (کاربرد نظریه) در عمل[۶] |
۲ |
|
۱۱ |
ارائه توصیه برای چگونگی استفاده از نظریه (عبور از چیستیها و چراییها و رسیدن به چگونگیها) |
۳ |
||
۱۲ |
میزان سازگاری و انسجام درونی و بیرونی[۷] (سازگاری[۸] با قطعیات قبلی خودش و نظریات معتبر دیگر دارد؟ ) |
۴ |
||
۱۳ |
میزان جامعیت نظریه نسبت به تمام مفاهیم و روابط و آثاری که احتمالا به مسأله نظریه مربوط هستند.[۹] |
۳ |
||
۱۴ |
میزان مانعیت نظریه نسبت به ورود مفاهیم و روابط و آثار نامرتبط (شاخص تمیز موارد واقعی از توهمی و غیرواقعی یا غیرمرتبط را داده است یا نه؟ ) |
۴ |
||
۱۵ |
ارائه پیش بینی علمی و در اختیار قرار دادن قدرت کنترل |
۴ |
||
۱۶ |
قابلیت آزمایش و اجرا |
۲ |
||
۱۷ |
بازتولید و تکرار عمل به نظریه ممکن است |
۴ |
||
۱۸ |
ایجاد قدرت تصمیمگیری |
۱ |
||
۱۹ |
قدرت آینده سازی و روندسازی (پیشرو بودن نظریه) |
۱ |
||
۲۰ |
تضادهایی توسط این نظریه حل میشود. |
۱ |
||
۲۱ |
موقعیت خود را در تاریخ علم مشخص کرده است |
۱ |
||
۲۲ |
کارآمد است (تعادل هزینه و منفعت در آن بهتر از موارد مشابه است) |
۲ |
||
۲۳ |
مسائل علمی جدیدی بواسطهٔ این نظریه مطرح میشود. |
۱ |
||
۲۴ |
نقاط خلاء، ابهام و مجهولات باقیمانده را مشخص کرده است. |
۱ |
||
۲۵ |
اصلاحپذیر و قابل ارتقاء به نظر میرسد. |
۱ |
نتیجه و اثر فرضیهٔ بحث:
برای تطبیق دو یا چند نظریه با هم میتوان از جدول زیر که بر اساس منطق نظریه پردازی طراحی شده است استفاده کرد:
جدول بررسی تطبیقی نظریهها:
ردیف | شاخص | نظریه آقای… | نظریه آقای… | |
۱ | عنوان نظریه | |||
۲ | متن فرضیهٔ نظریه | |||
۳ | موضوع فرضیه، با تعریف و قیود آن | |||
۴ | محمول فرضیه، با تعریف و قیود آن | |||
۵ | مسأله نظریه (به حل چه مسألهای میاندیشد؟ ) | |||
۶ | پارادایم فرضیه (بستر معرفتی، پیش فرضها و مبانی) | پیشینه تاریخی: مبنای هستیشناسانه: مبنای انسانشناسانه: مبنای معرفتشناسانه: مبنای ارزششناسانه: مبنای روششناسانه: مبانی دیگر: | ||
۷ | مفاهیم اصلی مرتبط (توصیفها) | |||
۸ | روابط میان مفاهیم (تفسیرها) | |||
۹ | دلیل (تبیین) | |||
۱۰ | رویکرد و روش دستیابی به نظریه | رویکرد: روش: | ||
۱۱ | لوازم، آثار و کارکرد نظریه (توجیه) | |||
۱۲ | توصیهها | |||
۱۳ | نظریات مشابه (با ذکر وجه تمایز) | |||
۱۴ | رقباء نظریه (با ذکر نقطه تماس و اشتراک) |
(تفصیل بحث در: «روش تولید علم و نظریه پردازی»)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
منطق نظریه پردازی، تحلیل نظریه، بررسی تطبیقی نظریهها، روششناسی، فلسفه علم، روش تحقیق
- با ذکر مسأله اصلی و تاکید بر «مسائل و مواردی که قصد پرداختن به آنها را ندارد»[↩]
- تعیین مشخص موضوع، محمول، قیود، متعلقات، شرایط[↩]
- مقصود از پارادایم تفصیلی= ذکر مبانی هستیشناسانه، معرفتشناسانه، انسانشناسانه، جامعهشناسانه، ارزششناسانه، …[↩]
- شفاف بودن = ایجاد تمایز میان مفاهیم، ارائه تفسیر در موارد ابهام[↩]
- مشخص بودن صغری، کبری، حد وسط، مقدم، تالی، ملازمه[↩]
- عملیاتِ «توجیه»[↩]
- انسجام درونی یعنی نباید آثار مفاهیم و روابط موجود در نظریه متضاد یا متناقض باشد. تمام محمولها که روی موضوع واحد سوار میشوند باید یک شبکه نظام مند و هدفمند بین سازه ها و مفاهیم و گزاره ها ایجاد کنند. و انسجام بیرونی یعنی باید با بدیهیات و اصول موضوعه قطعی سازگار باشد.[↩]
- سازگاری یعنی: قدرت تحلیل و تبیین اطلاعات قبل از طرح شدن این نظریه[↩]
- در شش لایهٔ: تعریفها، توصیفها، تبیینها، تفسیرها، توجیهها و توصیهها[↩]