موضوع بحث:
«توصیف ایده طراحی سیستم خانواده با اقتباس از نگرش اسلام»
مسألهٔ بحث:
نظام خانواده در اسلام چگونه است؟
فرضیهٔ بحث:
- اسلام، دارای سیستم خانواده است + اسلام، دارای استراتژی برای خانواده است + اسلام، دارای استانداردها و پروتکلهای خانواده است.
- مقصود از سیستم خانواده، کلیه فرآیندهای مربوط به «رابطه میان مرد و زن به عنوان همسر و فرزندان» است به گونهای که سبب پایداری رابطه به همراه سلامت شود. (سلامت اعم از جسمی و روحی، فردی و جمعی)
- «مهارت تصمیمگیری شبکهای»، هسته مرکزی سیستم خانواده در اسلام است.
- فرآیندهای خانواده با فرآیندهای فرهنگی، آموزشی، رسانهای، اجتماعی، اقتصادی رابطه مستقیم دارند.
- تولید ایزوی خانواده (ISO) ضروری است که براساس آن رتبه بندی و امتیازات شهروندی تعریف شود.
- شاید بتوان نمایی از خانواده مطلوب را به صورت زیر ترسیم کرد:
چشمانداز:
خانواده مسلمان موفق، مجموعهایی است که به صورت زیر توصیف میشود:
پدر، مادر و فرزندانی که دارای هدف واحدِ “خداجویی” و آگاه به راهبردها و راهکارهای حرکتِ بهینه به سوی این هدف در ۱۰ محورِ:
- تمرکزهای فکری و روحی
- انتخاب و تصمیم
- سلامت
- رفتارها
- ارتباطات
- آموزش و تحقیق
- امور مالی
- امور شغلی
- مدیریت زمان
- مدیریت بحران
بوده و برای حرکت دارای برنامه مشخص با زمانبندی مشخص و شاخصههای قابل ارزیابی و مستند به دین میباشند.
افرادی مرتبط با یکدیگر به طوری که وابستگی روحی متوازن میان تمام اعضاءخانواده وجود دارد و میتوانند با همدیگر براحتی ارتباط روحی و فکری برقرار کنند وکارهای گروهی انجام دهند.
افرادی مستقل از یکدیگر به طوری که مسؤولیتها و وظایف هر یک به طور جداگانه انجامپذیر است و میتوانند در موقعیتهای لازم به تنهایی تصمیمگیری مفید شبکهای داشته باشند.
این خانواده، مجموعهای است که افرادِ آن مهارت مدیریت ذهن و احساس، مدیریت زمان، و مهارت انجام بهینهٔ کار داشته، و توان جسمیای دارند که میتوانند مستقلا فعالیتهای فردی و جمعی خود را ارتقاء مستمر بخشند.
هر یک از افراد خانواده دارایی کارسازی شدهای دارد که در جهت تولید دائما در گردش و رو به گسترش است؛ الگوی مصرف[۱] در این خانواده، الگوی مصرفِ شبکهای[۲] است و حداکثر مشارکت با دیگران در زندگی وجود دارد.
ارتباط با این خانواده برای دیگران احساس اعتماد، توجه به خدا و معنویت، ارتقاء دانش، گسترش افق دید و دستیابی به دیدهای کلان و تمایل به تغییر مثبت در زندگی ایجاد میکند.
اهداف:
هدف مرکزی:
اهداف محوری:
دستیابی به چهارده محور زیر:
- مهارت تمرکز فکری و روحی
- مهارت نگرش شبکهای و کلان برای تشخیص عدل شبکهای
- مهارت تصمیمگیری و انتخاب احسن و مهارت مدیریت احساس
- مهارت تنظیم شیوه زندگی براساس پروتکلهای سلامت
- مهارت رفتار احسن
- مهارت گفتار اثرگذار در جهت تغییر مثبت
- مهارت مشاوره و نقد و نقدپذیری و کارگروهی
- مهارت آموزش فعال با رویکردفراشناخت و ارتقاء خلاقیت و تولید علم
- مهارت مدیریت مالی با رویکردگردش سرمایه و مصرفِ شبکهای
- مهارت ارتقاء بهرهوری ومدیریت کیفیت در کار
- مهارت مدیریت زمان
- مهارت مدیریت بحران
- نگرش، قانون و فرهنگ خداوند در مجموعه دین
- مهارت بندگی و عبودیت و برقراری جریان توحید در محورهای فوق
استراتژیها:
استراتژی مرکزی:
استراتژیهای محوری:
- انتخاب یا ایجاد فضای آموزشی و ارتباطی منطبق با استراتژی مرکزی برای تک تک اعضای خانواده
- تمرین عملی و پیادهسازی عینی آموزشها در جریان روزمره زندگی
- تخصیص زمان و موقعیت برای گفتگوی خانوادگی و جهتدهی به گفتگوها در جهت اهداف کلان زندگی
- اولویت آموزش و تمرین و تخصیص وقت نسبت به پدر و سپس نسبت به مادر
- تنظیم فضای حسی[۴] خانه در جهت اهداف کلانِ زندگی
- اصلاح و تغییر ورودیهای به سیستم خانواده (ارتباطات روحی، علمی، سمعی، بصری)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
فقه تمدنی (ص ۱۸۸)، اجتهاد سیستمی (ص ۵۵۹)، علم دینی (ص ۱۷۶)، نگرش سیستمی به دین (ص ۲۳۷)
- اعم از خوراک و پوشاک و وسیله نقلیه و دکوراسیون منزل و محل کار و وسایل و ابزار لازم و…[↩]
- برآیند حفظ سلامت، محیط، رسیدگی به همنوع و برقراری حداکثر ارتباط با خداوند، جهت دهندهٔ مصرف خانواده است.[↩]
- شاخصه آموزش کاربردی، ایجاد زمینه کشف ارتباط معلومات با صحنهٔ عمل در زندگی است. علمآموزی که بتواندمیان معلومات خود و نیازهای زندگی فردی و جمعی رابطه برقرار کند و از معلومات خودبرای حل مسأله یا رفع مشکل یا ارتقاء وضعیت استفاده نماید دارای سطح فهم کاربردی از سطوح ششگانه فهم و ادراک است.[↩]
- اعم از بصری و سمعی ولمسی و چشائی و بویایی[↩]