موضوع بحث:
«توصیف ایده تألیف کتاب منطق کاربردی»
مسألهٔ بحث:
روش قدمبه قدم «توصیف» موجّه، تحلیل موجّه، تبیین موجّه، تفسیر موجّه، نقد موجّه، نظریهپردازی موجّه، مدلسازی موجّه چیست؟
فرضیهٔ بحث:
- علم منطق در وضعیت کنونی و متون فعلی در حوزههای علمیه، صرفا آشنایی با مفاهیم است و سبب ایجاد مهارتهای منطقی نمیشود.
- ماموریت علم منطق، آموزش روش تفکر صحیح برای تولید فکر است (اعم از تعاریف، تحلیلها، استدلالها و نقدها)؛ لذا متون درسی باید با مباحث روشی (مراحل قدمبه قدم انجام یک کار) و مسائل و تمرینات روشی غنیسازی شوند.
- گفتارهای روزمره ما، تولید ساختار منطقی ذهن است، ولی به صورت ناخودآگاه؛ و به همین دلیل حفرهها و غلطهای احتمالی از چشم مخفی میمانند بالخصوص در سطوحی از ادراک که نیازمند تحلیل و ترکیب و انتزاع مفاهیم زیادی باشد؛ بنابراین علم منطق، که روند قدمبه قدم تفکر صحیح را میآموزد، باید با مباحث «الگوریتمسازی» (تدوین مراحل قدمبه قدم انجام یک کار) و مهارت تبدیل گفتارهای روزمره به گزارههای منطقی غنیسازی شود
- علم منطق = زیرساخت و ابزارساز برای «روش تحقیق» ، لذا متون درسی منطقی برای کاربردی شدن باید با مباحث روش تحقیق غنیسازی شوند. (انتقال به بحث تفصیلی روش تحقیق)
- نیاز طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان علوم انسانی، در اکثر مسائل علمی، دستیابی به یک دستگاه فکری و مدل معرفتی یا مدل راهبردی یا مدل عملیاتی برای رسیدن به اثر و نتیجه علم در عمل است، لذا متون درسی منطقی باید با مباحث «روش تولید یک دستگاه فکری معرفتی» و «روش تولید مدلهای نظری و عملیاتی» غنیسازی شوند. (انتقال به بحث تفصیلی نظریهپردازی)
- کتاب منطق کاربردی باید متعلم را به تواناییهای زیر برساند:
- ذهن و فکر و کیفیت تولید و تکثّر افکار را بشناسد و ضرورت تفکر خودآگاه و قدمبه قدم را احساس کند.
- بتواند مفاهیم و تصورات خود و دیگران را به گونهای بازسازی کند که از تصور اجمالی و کلی خارج شده و منشأ تصمیم و رفتار شوند.[۱]
- «دستگاه فکری» را بشناسد و کیفیت پدید آمدن یک دستگاه فکری را بداند و بتواند با مهندسی معکوس به ذرات بنیادین آن برسد[۲] و دستگاه را دوباره بازسازی نماید.
- بتواند وجود پل و رابطهٔ میان ذهن و خارج از ذهن را ثابت کند و صدق دستگاه فکری مورد نظر خود را مستدل نماید.
- توانایی تجزیه و ترکیب گفتارهای روزمره و بالخصوص آیات و روایات به قالبهای منطقی را داشته باشد و مقدمات مخفی و غیرمذکور در آنها را آشکار سازد و بررسی نماید.
- توانایی تشخیص و ارائه لوازم منطقی گفتارها و ادعاها را داشته باشد.
- بتواند رابطهٔ منطق و ادبیات را در ضمن دستورزبان نشان دهد.
- بتواند رابطهٔ منطق و قضایای اعتباری را در ضمن امر و نهیها و خوب و بدهای روزانه نشان دهد و کیفیت تولید اعتباریات از حقایق را در قالب قیاسهای منطقی ارائه کند.
- بتواند در کوتاهترین مسیر، استدلال کند و استدلالهای متفاوتی برای یک موضوع تولید نماید.
- بتواند در هنگام مواجه با یک تفکر و ادعای غلط، نَه فقط مخاطب را ساکت کند بلکه نسبت به اشتباه موجود در تفکرش اقناع نماید.
- منطق جدید را بشناسد و بتواند علت پیدایش و وجوه تمایز آن با منطق قدیم را توضیح دهد و قلمرو اعتبار منطق ارسطویی را در برابر نقدهای منطق جدید مشخص کند.
- بتواند از منطق احتمالات و منطق فازی در تحلیل گزارهها و قضایای روزمره استفاده کند.
حداقلی قطعی:
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
علوم حوزوی، منطق، فلسفه علم، معرفتشناسی، زبانشناسی، فلسفه تحلیلی، روششناسی
- شفافیت و انسجام دو شاخص اصلی «تصورسازی کاربردی» هستند؛ مقصود از شفافیت این است که جامعیت و مانعیت تعریف به گونهای برای مخاطب ملموس شود که بتواند در مقایسه میان موارد مشترک، مفهوم مورد نظر را با وجه اختلافش تصور نماید. و مقصود از انسجام این است که جنس و فصل به کار رفته در تعریف با شبکه مفاهیم پایه در تعارض نباشند.[↩]
- فهرست بدیهیات را تهیه کند و کیفیت تولید گزارهها از بدیهیات را درعملکرد ذهنی قدمبه قدم نشان دهد.[↩]