قال امیرالمؤمنین علیهالسلام:
«مَن استقَبَل الاُمُورَ أبصَر»
“هرکه پیشبینیهای لازم را انجام دهد، برآینده تسلط خواهد داشت”
غررالحکم، ص ۵۷
نباید منتظر آینده شد بلکه باید آینده را طبق خواست خداوند ساخت.

موضوع بحث:
«گزارش محتوایی از همایش حوزه و آینده»
مسألهٔ بحث:
برنامه راهبردی بیستسال آینده حوزههای علمیه چیست؟
فرضیهٔ بحث:
- ماموریت حوزه: «تربیت اسلامشناس ربانی» با رویکرد «اجتهاد محوری»، با استراتژی «آموزش میانرشتهای»، با خطمشی «کیفیتافزایی مهارتی».
- سه نقطه مرکزی قوت و فرصت در بیست سال آینده: برتری علوم معرفت نفسی (شناختی و روحی روانی)، برتری در تفکر، تحلیل، تطبیق، نقادی و استدلال (روش) +معنویت عملی
- نیازهای آینده:
- هسته تشکیلدهنده یک گروه مرجع (طلابی که بتوانند براساس معنویت، صدق رفتاری و فکری، جاذب و تغذیهکننده باشند)
- اسلامشناس میانرشتهای (تبیینکننده نظام فکری، قانونی، فرهنگی اسلام برای بشریت)
- متکلم دینشناس تطبیقی (بین الایمان و الکفر و بینالادیان و بینالمذاهب)
- ادبیاتدان مترجم به زبان تصویر و فضاسازی (توانایی انتقالپیام قرآن، روایات و ادعیه به عرف عمومی که هر چه بیشتر میگذرد از زبان مقصد وزبان معیار فاصله میگیرند.)
- منطقدان نقاد (توانایی ملموس کردن مغالطات موجود در پیامهاو هر گونه محصول فکری، فرهنگی)
- مفسّر تطبیقی دارای مهارت استدلال (تطبیق میان پیام قرآن باپیامهای دیگر در هر یک از حوزههای زندگی+ بتواند مرادی را که از آیه استفاده میکنداثبات کند و برداشتهای رقیب را نقد نماید+ بتواند مدل عملیاتی برای عمل به آیات بدهد)
- فیلسوف، هستیشناس، واقعیتشناس تطبیقی آشنا به زبان فیزیک، نانو، بیو، زیستشناسیملکولی و تکاملی، کیهانشناسی، روانشناسی (که بتواندمشاوره روحی روانی و برنامهای برای فرد، خانواده و سازمان بدهد= فیلسوف تصمیمساز)
- عرفانشناس تطبیقی (آشنا با عرفان و معنویتهای بشری، آشنابا زبان سیروسلوک و شاخصهای صحت و فساد در سالک، توانا در راهگشایی دستورالعملیبرای تجارب روحی اولیه)
- تاریخدان تطبیقی تحلیلی استدلالی (که بتواند برای آیندهنگری، روندها و وقایع را تحلیل و توصیه کند.)
- فقیه حقوقدان تطبیقی استدلالی (که بتواند دستگاه قانونیاسلام را با دیگر نظامهای حقوقی مقایسه کند و برای مواد حقوقی اسلام استدلال برترکنندهبیاورد، نه فقط قانعکننده)
- محدث تطبیقی قادر به اثبات استناد گزارهها به دین و ترجمه احادیثبه زبان برنامه و فرهنگ (بتواند مشاوره حرفهای بدهد و برنامه عملیاتی برای زندگیدر برابر برنامههای عملیاتی دیگران ارائه کند.)
تبیین بحث:
نشست تخصصی آینده حوزه، در جهت ضرورت آیندهاندیشی در حوزهها، طراحی گردید و با شش سخنرانی و دو میزگرد در ۲۴ جمادیالاولی ۱۴۳۲ (هشت اردیبهشت ۱۳۹۰) در محل مؤسسه مطالعات راهبردی علوم ومعارف اسلام در جوار بارگاه ملائکپاسبان ثامن الحجج علیبنموسیالرضا علیهالسلام برگزار شد.
چکیده محتوای نشستها به شرح زیر است:
مرکز سخن:
ماموریت حوزه، تربیت اسلامشناس ربّانی است؛ اسلامشناس کسی است که بتواند به سؤال «نظر اسلام در مورد………….چیست؟ » با استدلال به آیات و روایات پاسخ بدهد و «ربّانی» کسی است که آثار عمل به نظرات اسلام را لمس کرده و به طور مستمر به دنبال تقویت حضور خداوند در قلب و دل خود و دیگران است.
نتیجه عملی:
- طلاب حوزه، کیفیت و مسیر تحصیلی خود را به گونهای تنظیم کنند که بتوانند به سؤال «نظر اسلام در مورد………….چیست؟ » با استدلال به آیات و روایات پاسخ دهند.
- قدم در راه تهذیب و اخلاق عملی بگذارند و برای اتصال به حضرت معبود جلجلاله، از طریق اهلبیت سلاماللهعلیهماجمعین همت کنند.
مرکز سخن:
نیازهای آینده، بیش از آنکه نیاز ابلاغی باشد نیاز تحلیل، تفهیم و اقناع است؛ لذا طلاب حوزه در آینده، چه رویکرد تبلیغی داشته باشند و چه رویکرد تولید علم، باید سطح مطالب و عملکرد خود را تغییر دهند، تغییر از سطح «گزارشدهی از دین و تقویت احساس مخاطبین»، به سطح «تحلیل، استدلال نسبت به گزارهها و آموزههای دین و نقادی نسبت به نظرات رقیب و تقویت تفکر مخاطبین».
نتیجه عملی:
طلاب حوزه، رویکرد اجتهادی نه به معنی فقط فقهی، بلکه به معنی دینشناس استدلالی شدن را ترجیح دهند و به دنبال دستیابی به نظام فکری، نظام قانونی و نظام فرهنگی دین باشند.
مرکز سخن:
آیندهنگری یعنی پیشبینی ادامه روندهای موجود؛ و آیندهنگاری یعنی درنظر گرفتن هدف مطلوب و ساختن روندهای مطلوب. حوزههای علمیه که برای آیندهسازی تلاش میکنند، باید معادلات آیندهنگری و آیندهنگاری را بشناسند تا بتوانند مسیر خود و جامعه را براساس اهداف اسلام بازسازی کنند و تلاشهای رقباء اسلام برای آیندهسازی را تشخیص دهند و برنامه لازم برای تسلط بر تغییر روندها داشته باشند.
نتیجه عملی:
- تفکر و مطالعه در مورد «آیندهشناسی و معادلات آن» از اولویتهای مطالعاتی طلاب قرار گیرد.
- در مباحث تکمیلی درس منطق و درس تاریخ، مباحث «آیندهاندیشی» گنجانیده شود.
- طلاب حوزه در تشخیص روندها، نیروهای پیشبرندهٔ تحولات، علائم ضعیف تغییر و چگونگی روندسازی، توانایی تحلیل و استدلال پیدا کنند.
مرکز سخن:
برای ساختن تمدن جهانی اسلام، نیاز به ارائه و اجرای سیستمهای کارآمد اسلامی داریم. این کار از عهدهٔ اسلام شناسانی بر خواهد آمد که با روش سیستمسازی آشنا باشند و با نگاه شبکهای به متون و منابع دینی اولاً بتوانند سیستمهایی طراحی کنند که قابل رقابت با سیستمهای بشری باشد و مدیریت دین را در زندگی جهانی فعالسازی کند و ثانیاً بتوانند سنتهای الهی و روندهای حاکم بر تمدن بشری را کشف کنند و تغییرات اجتماعیِ منجر به شکوفایی و افول یک تمدن را رصد و مدیریت نمایند.
نتیجه عملی:
- طلاب حوزه، مقیاس تفکر و افق دید خود را از مسائل فردی و خُردنگری، نه فقط به مسائل اجتماعی و نه فقط به مسائل تمدنی و جهانی و کلاننگری بلکه به سوی شبکه هستی و محور تاریخ بشری، گسترده سازند.
- در تفکر، مطالعه و تحقیق، علاوه بر چیستیها و چراییها، متمرکز بر «چگونگیها» شوند و چگونه محقَّق شدن ایدهها و اهداف دین را به دست آورند.
مرکز سخن:
- نخستین گام در شکل گیری تمدن اسلامی، روشن کردن دکترین پیشرفت (مانیفست) در اندیشه اسلامی است که دو وجه دارد نخست آنکه دورنمای کاملا روشنی از تمدن اسلامی در راستای آرمان شهر قدسی و جامعه مهدوی ارائه دهیم دیگر آنکه اصول پیشرفت در جامعه اسلامی را مشخص کنیم.
- حوزه باید روی علوم و فناروی های شناختی سرمایه گذاری کند چراکه کار این علوم، تغییر ذهن و روان جراحی است به طوری که می تواند اذهان را بسیار راحت شستشو دهد و غزب با کمک هنر و رسانه که در اختیار دارد میتواند اهداف خود را به پیش برد لذا غرب در آینده به راحتی توان اداره جهان را دارد.
- حوزه باید ماموریت طراحی زندگی جهانی را در مقیاس تمدنی انجام دهد؛ اگر در یک دوره حوزه ها مبارزات جزئی شیعه را هدایت می کردند امروز که مقیاس درگیری اسلام و تشیع در موازنه درگیری تمدنی است حوزه باید ماموریت خود را متناسب با این مقیاس تغییر دهد آن هم نه فقط ماموریت عملی و عبور جامعه ایران از جریان تجدد بلکه کل جامعه جهانی.
- حوزه نباید موازی با آکادمیها و دانشگاه ها باشد بلکه می بایست یک شبکه تولید مفاهیم و فرآیندها ایجاد کند به طوری که عقلانیت ایمانی در عقلانیت نظری و تجربی جاری شود زیرا اگر عقلانیت دوگانه باشد به تصمیمگیری و برنامه واحد نخواهیم رسید. از بحران های کنونی برنامه ریزی در کشور ما همین تعارض تفقه دینی با علم سکولار است که طرفداران تجدد می گویند باید مدرنیزاسیون و اصلاح تفقه دینی صورت گیرد و فقه عرفی شود از سوی دیگر ما می گوییم کارشناسی باید دینی شود نه اینکه تفقه مطابق با تشخیصهای کارشناسان شود.
- اگر می خواهیم اداره کنیم باید مدل های اداره کشور هم اسلامی شود؛ مقیاس تمدنی دینی از فقط حوزه احکام، به حوزه حکمت و اخلاق برود و ارزش ها و بینش را هم تامین کند و واحد مطالعه حوزه از فرد به جامعه و از جامعه به تمدن و تاریخ ارتقا یابد.
- ماموریت حوزه اصولا ایجاد تحول در حوزه دانش است حوزه باید ارتباط فرهنگ و مذهب را با دانش تعریف کند اگر این ارتباط منطقی تعریف شد آن وقت می توان به صورت یک شبکه با دانشگاهها وپژوهشکده ها همکاری کنیم که حاصل آن تولید عقلانیت دینی و علم دینی است.
- کار اول حوزویان این است که تکلیفشان را با علم دینی مشخص کرده و نسبت خود را با کل تمدن غرب (نسبت بین دین و تمدن) اعم از مفاهیم و ساختارها معین کنند.
- نسبت پژوهش به آموزش و تبلیغ باید تغییر کند و چهار به دو و یک شود در حالی که اکنون این نسبت چهار برای آموزش است، پژوهش هست اما نه پژوهشی که نوآوری در مقیاس بالا در آن اتفاق بیفتد به طوری که پژوهشگاههای حوزوی اصل در نظر گرفته شود و پژوهش ها هم تخصصی شده و با آموزش و تبلیغ نسبت پیدا کند. اگر پژوهش نداشته باشیم نمی توانیم تهذیب و تولید منابع اموزشی داشته باشیم.
نتیجه عملی:
- حوزهها، دکترین و نقشه راه تحقق یک تمدن اسلامی را تولید کنند.
- حوزویان، کتاب آرمانشهر اسلامی بنویسند.
- حوزه، روش تولید علم دینی را در مقیاس خرد و کلان و تمدنی، ارائه دهد.
- حوزویان علاوه بر تفقّه رسالهای، تفقّه در نظام فکری و نظام فرهنگی اسلام را فعال کنند.
- اصل در حوزه بر پژوهش و تولید علم قرار گیرد و طلاب برای تولید علم دینی، مهارت پیدا کنند.
مرکز سخن:
حوزه علمیه در افق ۱۴۰۴ حوزهای:
معنویتمحور و تفکرمحور است که براساس نقشه علمی، دارای محصولات علمیِ با کیفیتافزاییِ مستمر و تبادلی است، و برای فهم دین و ابلاغ دین در جهت عملیاتی کردنِ کارآمدی دین در برنامهسازی برای توسعه و تعالی جامعه و کارآمد کردن علوم حوزوی برای کیفیتافزایی در زندگی فردی، اجتماعی و تمدنسازیِ الهی حرکت میکند.
نتیجه عملی:
- حوزه رتبه اول در جذب معنوی باشد.
- رصد نیازها و مسائل جهانی و تهیه نقشه موضوعات و مسائل
- اولویتبندی نیازها و مسائل
- آیندهشناسی
- موضوعشناسی
- دقیقسازی و شفافسازی مفاهیم دین به گونهای که زمینهٔ لازم برای استفاده عملی از آنها ایجاد کند.
- تولید کتب درسی پژوهشمحور
- تولید تمرینها و امتحانات پژوهشمحور
- تولید بستههای آموزشی کاربردی علوم و معارف اسلام برای فضای عمومی و تخصصی جامعه
- دروس خارج پژوهشمحور و مدارس پژوهشمحور
- کیفیتافزایی در پاسخگویی به شبهات
- کیفیتافزایی در کرسیهای نظریهپردازی
- کیفیتافزایی در مشاورههای فرهنگی، آموزشی و فرآیندی برای سازمانها و نهادها
- کیفیتافزایی در کتابها، مقالات، نشریات و سمینارهای علمی
- کیفیتافزایی در احیاء میراث خطی
- تولید سیستمهای زندگی براساس نگرش اسلام
- رتبه اول در جذب نخبگان
مرکز سخن:
- حوزه نیازمند کسانی است که توانایی شبیهسازی آینده براساس روندها و طراحی آینده براساس اهداف را داشته باشند.
- حوزههای برای اینکه بتوانند در آینده فعال باشند باید کنسرسیومهای علمی حوزوی تشکیل دهند و هندسه علوم حوزوی و علوم بینارشتهای را طراحی کنند.
- ماموریت حوزه، اداره جهان براساس معنویت و اداره معنویت در جهان است.
- فرهنگ اهلبیت قدرت اداره معنویت و تفکر در جهان را دارد و مزیت مطلق حوزهها در فضای جهانی محسوب میشود.
- حوزهها برای پویایی و مدیریت روندها در آینده باید بازار دانش و معرفت دینی و الهی را اشباع و مدیریت کنند.
- فقه اصغر تا به فقه اکبر متصل نشود توانایی توسعه و تعالیسازی ندارد.
- تبلیغ دین توسط طلاب، پشتوانه پژوهشی پیدا کند و پژوهشکده تبلیغ فعال شود.
- استانداردسازی ادبیات پژوهش در فضای حوزه از الزامات ارتقاء حوزه است.
نتیجه عملی:
- حوزهها به طور تخصصی بر آیندهاندیشی متمرکز شوند.
- طلاب با دید میانرشتهای به علوم تحصیلی خود نگاه کنند.
- نقشه موضوعات و مسائل و نیازها با رویکرد آینده، تهیه شود.
- حوزهها معارف خود را به محصول برسانند و در قالبهای حقمحور و قابل رقابت بستهبندی کنند.
مرکز سخن:
از آنجا که دین هویتی پیچیده، نظاممند و چندلایه دارد، تنها در صورتی پاسخ تولید شده موجّه و معتبر خواهد بود که با رویکرد میانرشتگی به دست آمده باشد.
رویکرد میانرشتگی عبارت است از: تلفیق میان زبان، روش و معرفت دو یا چند رشته، برای تحلیل موضوعات و مسائل، به طوری که دانشی با ساختار جدید شکل بگیرد.
نتیجه عملی:
- توصیه میشود که سازماندهی مواد درسی حوزه از وضع موجود به رویکرد میانرشتگی ارتقاء یابد.
- به همین منظور باید هندسهٔ علوم رایج در حوزهها به مقتضای این رویکرد، بازسازی شود.
- همچنین گرایشهای تخصصی و فوق تخصصی حوزهها نیز، بر اساس این رویکرد بازتعریف شوند.
مرکز سخن:
ماموریت حوزه: «تربیت اسلامشناس ربّانی[۱۰]» با رویکرد «اجتهاد محوری[۱۱] و تمرکز بر معرفتنفس[۱۲]»، با استراتژی «آموزش میانرشتهای»[۱۳]، با خطمشی «کیفیتافزایی مهارتی»[۱۴] است.
سه نقطه اصلی قوت و فرصت در بیست سال آینده: معرفت نفس+ برتری در روش تفکر، تحلیل و استدلال + معنویت عملی.
راهبرد کلان تحول و مدیریت تغییر: کیفتافزایی علمی+ با شاخص «علم برای زندگی و عمل»
نتیجه عملی:
- طلاب براساس تفکر و معنویت، هستههای تغذیهکننده اجتماعی تشکیل دهند و گروه مرجع جوانان شوند.
- حوزههای تمرکز تربیت نیرو را بر تربیت «اسلامشناس» قرار دهند (کسی که تبیینکننده نظام فکری، قانونی، فرهنگی اسلام است)
- هدف گذاری ادبیاتخوانی در حوزه بر تربیت ادبیاتدان مترجمِ به زبان تصویر و فضاسازی (توانایی انتقال پیام قرآن، روایات و ادعیه، به مخاطبینی با اذهان تصویری) باشد.
- هدفگذاری منطقخوانی در حوزه، حداقل بر منطقدان نقاد (توانایی ملموس کردن مغالطات موجود در پیامها و هر گونه محصول فکری، فرهنگی) باشد.
- هدفگذاری تفسیر و علوم قرآنی در حوزه بر تربیت مفسّر تطبیقی دارای مهارت استدلال باشد (تطبیق میان پیام قرآن با پیامهای دیگر در هر یک از حوزههای زندگی+ بتواند مرادی را که از آیه استفاده میکند اثبات کند و برداشتهای رقیب را نقد نماید)
- هدفگذاری علوم عقلی در حوزه بر تربیت فیلسوف تطبیقی آشنا به زبان فیزیک، نانو، بیو، زیستشناسیملکولی و تکاملی، کیهانشناسی، روانشناسی؛ و متکلم تطبیقی (بین الایمان و الکفر، بینالادیان و بینالمذاهب) و معرفتشناس ذهنشناس با رویکردهای هوش مصنوعی، خلاقیت، زبانشناسانه و عرفانشناس تطبیقی (آشنا با عرفان و معنویتهای بشری، آشنا با زبان سیروسلوک و شاخصهای صحت و فساد در سالک، توانا در راهگشایی دستورالعملی برای تجارب روحی اولیه) باشد
- هدفگذاری آموزش فقه و اصول در حوزه بر تربیت فقیه حقوقدان تطبیقی استدلالی (بتواند دستگاه قانونی اسلام را با دیگر نظامهای حقوقی مقایسه کند و برای مواد حقوقی اسلام ر استدلال برترکننده بیاورد، نه فقط قانعکننده) و محدث تطبیقی قادر به ترجمه احادیث به زبان برنامه و فرهنگ (بتواند مشاوره حرفهای بدهد و برنامه عملیاتی برای زندگی در برابر برنامههای عملیاتی دیگران ارائه کند.) باشد.
نمای حداقلی از حوزه مطلوب آینده
ردیف | محور | توصیف وضعیت مطلوب |
۱ | آموزش | طلابِ دارای مهارتهای کیفی (توانایی استفاده از اطلاعات در عمل برای ارتقاء کیفیت زندگی) |
۲ | تحقیقات | تولید سیستمها و مدلهای دینی قابل رقابت با سیستمهای بشری |
۳ | تبلیغ | طلابِ دارای مهارت فعالسازی تفکر برای افزایش مدیریت احساس در مخاطب |
۴ | مدیریت | برنامهریزی و اجراء برای تولید کیفیت (کیفیتسازی) |
۵ | فضای عمومی طلاب | گسترده بودن احساس عبودیت و هویت آموزشی و مشاورهای و تبلیغی |
۶ | فضای عمومی جامعه | شناختهشدن حوزه بعنوان مشاور برتر برای ارتقاء زندگی در سطح خُرد و کلان |
۷ | فرهنگ حاکم بر زندگی طلاب | فرهنگ زندگی علمی متبلوریافته در معنویت |
پیشبینی روندهای اجتماعی و جهانی در بیست سال آینده:
وضعیت مراکز تصمیمگیری سیاسی، فرهنگی، اقتصادی= رو به تکثّر و چندرویکردی و چند فرهنگی= (نتیجهٔ آن) ایجاد رقبای بیشتر برای تفکر و برنامه اسلام + اولویت داشتن برنامه سیستمی کارآمد
وضعیت مراکزآموزشی، تحقیقاتی= همگرایی بیشتر آموزش و تحقیقات + افزایش نظریات و مدلهای آموزشی و تحقیقاتی + افزایش مطالعات تطبیقی+ شتاب به سوی تحلیل اطلاعات برای تصمیمسازی= (نتیجهٔ آن) اولویت یافتن روششناسی+ مهارت تحقیق، تحلیل، استدلال، نقادی و نظریهپردازی
وضعیت فرهنگی، اجتماعی= دسترسی هر چه بیشتر و در هر نقطه و زمان به انواع رسانه (بردهگی رسانه) + گسترش تنوع محصولات سختافزاری و نرمافزاری مرتبط با زندگی + گسترش تنوع در ارضاء تمایلات + فردگرایی در خانواده، گروهگرایی در مجامع آموزشی، سازمانی وفضای عمومی جامعه= (نتیجهٔ آن) اولویت یافتن مهارت بستهبندی پیام برای انواع رسانه و محصولات فرهنگی + مهارت مشاوره +مهارت تبلیغ سهبُعدی (منطقی بودن پیام، نفع پیام، برتری پیام)
روستاییها، مراکز تبلیغی برای بچهها= مخاطبینی رسانهزده و دارای روحیه ناخودآگاه تطبیقی که به راحتی مطلب ارائه شده را نمیپذیرد.
مراکز فرهنگی، سازمانی= از اطلاعات عمومی کلی اشباع شده است و مبلغ و پیشنماز دارای سطح اطلاعات اولیه را نمیپذیرد (اهمیت مردم نسبت به وقتی که صرف میکنند بیشتر خواهد شد ولحظات حساستر محاسبه میشوند) و خیل عظیمی ازافرادی که در بنیادیترین مطالب تشکیک میکنند و دلیل میطلبند.
والحمدلله رب العالمین
مؤسسه مطالعات راهبردی علوم ومعارف اسلام
جمادی الاولی ۱۴۳۲
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
حوزه علمیه، آیندهورزی و آینده پژوهی، روندهای جهانی، اسلامشناسی
- جناب حجت الاسلام شیخ محمدحسن علیآبادی[↩]
- جناب حجت الاسلام شیخ محمدحسن وکیلی[↩]
- جناب حجت الاسلام شیخ علیرضا مهدوی[↩]
- جناب حجت الاسلام شیخ روحالله شفیعیان[↩]
- با حضور جناب حجتالاسلام و المسلمین سیدمهدی میرباقری ریاست فرهنگستان علوم اسلامی قم؛ و جناب آقای مهندس عقیل ملکیفر ریاست اندیشکده آصف[↩]
- جناب حجت الاسلام سیدمحمدمحسن دعائی[↩]
- با حضور جناب حجتالاسلام و المسلمین عماد معاون پژوهشی حوزه علمیه قم؛ و جناب حجتالاسلام و المسلمین حمید محمدی معاون توسعه قرآنی وزیر ارشاد[↩]
- جناب حجتالاسلام شیخ ابوالحسن بیاتی[↩]
- جناب حجتالاسلام شیخ عبدالحمید واسطی[↩]
- ربانی= کسی که به آنچه میداند عمل میکند و آثار قرب به خدا را در اثرافکار، احساسها و رفتارهایش در درون خود مییابد.[↩]
- مقصود از این اجتهاد، فقط اجتهاد رسالهاینیست بلکه دینشناسی روشمند و استدلالی است. (کسی که بتواند به سؤال «نظر خدا درمورد……..چیست؟ » پاسخ استدلالی مبتنی بر منابع دین بدهد.[↩]
- معرفتنفس= تلاش برای شهود مراتب خلق و حکم الهی در درون خود.[↩]
- میانرشتهای= استفاده از مبانی، روش و زبان چند رشته برای حلمسائلی کهدارای ابعاد، لایهها و سطوح مرتبط با هر یک از رشتههاست به طوری که دانشی جدیدبراساس اینگونه مسائل شکل بگیرد. (مانند فلسفههای مضاف، ادبیات فقهی، منطقتفسیر، کلام تاریخی، اصولفقه زبانشناسانه و….) [↩]
- اهداف آموزشی از «بداند» به «بتواند» تبدیل شود.[↩]