بسم الله الرحمن الرحیم

دسته‌ها
مبانی

هویت، حقوق و تکالیف زن

موضوع بحث:

«هویت، حقوق و تکالیف زن» در پارادایم شبکه‌ای

مسألهٔ بحث:

موقعیت و جایگاه زن در شبکهٔ هستی چگونه است؟ موقعیت زن در الگوی اسلامی پیشرفت چیست؟ با چه برنامه‌ای می‌توان رشد حداکثری را برای زنان در جامعه ایجاد کرد؟ با وجود یکسانی مرد و زن در هویت انسانی، چه عاملی سبب تفاوت حقوقی و فرهنگی آنها شده است؟

پیش‌فرض‌ها:

  1.  «حق» در اصطلاح فلسفه= آنچه وجودش تابع اراده و تمایلات انسان نیست. (الواقع الثابت فی نفسه)
  2. حقایق هستی، شبکه‌ای هستند و با یکدیگر ارتباط برآیندی دارند.
    (تفصیل بحث در: «شبکهٔ هستی»)
  3.  «حق» در اصطلاح حقوق، فقه و اخلاق= مفهومی که از «کشش ذاتی و طبیعی یک موجود به سوی دست‌یافتن به اثری که سبب رفع نیاز و حرکت او به سوی کمال می‌شود» انتزاع می‌گردد. لازمه این مفهوم، ضرورت تنظیم اراده‌های موثر بر «متعلق حق» است به طوری که ذی‌حق بتواند به آن دسترسی پیدا کند؛ و لازمه این ضرورت، «اعتبار تکلیف» است. (یعنی تولید امر و نهی و مسؤولیت در قبال آن حق)
  4. بر اساس صادق یا کاذب بودن نیازی که در فرد احساس می‌شود تا چیزی را داشته باشد تا رفع نیازش شود و همچنین بر اساس واقعی یا توهمی بودن «اثری که از آن موضوع انتظار می‌رود»، مفاهیمی مانند «حق واقعی» و «حق توهمی= باطل»، «انتظار بجا» و «انتظار نابجا» به وجود می‌آید.
  5. بر اساس رابطه «حق» با خصوصیات وجودی پدیده‌هاست که «تشریع» باید مطابق «تکوین» باشد و جملاتی مانند «اوامر و نواهی شرعیه تابع مصالح و مفاسد واقعیه هستند» و «الواجبات الشرعیه، الطاف فی الواجبات العقلیه» معنادار می‌شوند.
    (یعنی اوامر و نواهی شرعی، استخراج شده از عمق حقایق تکوینی هستند و دست‌یابی به احکام شرعی، سبب نفوذ و دست‌یابی به ساختارهای تکوینی است که عقل کاشف از آنهاست و اینکه انجام وظایف شرعی، سبب تعمیق آگاهی و ارتباط نفس با حقایق تکوینی می‌شود که با عقل نسبت به آنها آگاهی می‌یابد. ر.ک. نهایه‌الدرایه، محقق اصفهانی، ج ۲ص۳۲۹) )
  6. عدل= نسبت میان امکانات و نیازها و هزینه‌ها که سبب شود همهٔ عناصر مرتبط با موضوع بتوانند به سوی کمال طبیعی خود حرکت کنند (اِعطَاءُ کلِْ ذِی‌حَقّ حَقَّه).
  7. برای تحقق عدالت باید طبق «عدل شبکه‌ای» عمل شود. یعنی: هر گونه تصمیم و حرکت، باید تابعی باشد از برآیند پنج مؤلفه زیر:
    مطلوبیت جسمی، مطلوبیت فکری و روانی، مطلوبیت محیطی، مطلوبیت جمعی (خانواده، شهر، کشور، بین‌الملل) و مطلوبیت پایدار (با میل به سمت بی‌نهایت و ابدیت) یعنی: هر کسی هر تصمیمی‌ می‌خواهد بگیرد باید نفع و ضرر جسم، فکر و روح، محیط، دیگران و ابدیت را باید محاسبه کند و بدون در نظر گرفتن یکی از موارد فوق، تصمیم «عادلانه» نگرفته است و رفتار عادلانه نخواهد داشت.

فرضیهٔ بحث:

  1. هویت زن= انسانی با دو خصوصیت: توان پرورش نسل + احساسات و عواطف قوی‌تر از مرد؛ بنابراین کلیه حقوق و تکالیف او تابعی است از انسان بودنش با این دو خصوصیت.
  2. کلیه حقوقی که یک انسان دارد برای زن تعریف می‌شود (از حق تولد، بقاء، رشد، آگاهی، آزادی، مالکیت، انتخاب شغل، انتخاب همسر، شهروندی، شکایت به دادگستری، تامین اجتماعی و…).
  3. کلیه تکالیفی که یک انسان دارد نیز برای زن تعریف می‌شود (از مسؤولیت پذیرش عواقب رفتارها، مسؤولیت پرداخت مالیات و عوارض در صورتی که صاحب درآمد باشد، مسؤولیت حضانت فرزند، مسؤولیت انجام تعهداتی که آگاهانه و بااختیار پذیرفته است، مسؤولیت‌های حقوقی و اخلاقی در رابطه با دیگر انسانها و در رابطه با محیط و در رابطه با خداوند و…).
  4. به دلیل مسؤولیت فرزندآوری و پرورش فرزند و مسؤولیت پشتیبانی شوهر و وجود عواطف و لطافت بیش از مردان، از تکلیف «درآمدزایی» معاف است و کسی حق ندارد زنی را مجبور به کار کردن کند حتی او می‌تواند در ازای فعالیت برای پرورش فرزند و انجام امور خانه، مطالبه دستمزد کند.
  5. به دلیل وجود عواطف و احساسات بیش از مردان، در مواردی که تصمیم‌گیری به سرنوشت فرد یا جامعه گره خورده باشد و نیاز به حداقل ضریب خطا دارد (مثل رهبری، قضاوت، تعیین جهت زندگی فرزند)، حق تصمیم‌گیری با مرد است. (مرد متعارف؛ یعنی اگر مردی عاطفه و احساسش بیش از حد معمول مردان باشد، او نیز حق تصمیم‌گیری در این موارد را ندارد.
  6. حقوق با تکالیف باید تناسب داشته باشند، مرد به دلیل تکالیف مالی بیش از زن، از پشتیبانی مالی بیشتری برخوردار است (مربوط به ارث و دیه).

تبیین بحث:

تفاوت‌های ظاهری و کارکردی مرد و زن، و اینکه مرد یا زن در موقعیت متناسب با این کارکردها قرار می‌گیرند، از تجربیات عمومی بشری است. با گسترش زندگی‌ها و شهرنشینی‌ها و ایجاد نهادها و ساختارها، نهضت‌هایی به هدف ایجاد تساوی میان مرد و زن در همه کارکردها فعال شدند.

نهضت «فمینیسم» یا «زن‌گرایی» قرائت‌های مختلف دارد که حداقل قرائت آن، به دنبال رفع ظلم از زنان است و قرائت میانی آن به دنبال ایجاد تساوی و فرصت برابر میان کلیه شؤون فردی و اجتماعی مرد و زن است و قرائت حداکثری آن به دنبال تصدی امور کلیدی توسط زنان است. در پارادایم شبکه‌ای که به دنبال عدل شبکه‌ای است، مرد و زن از جهت هویت انسانی مساوی هستند و کمال واحدی برای هر دو تعریف شده است (رسیدن به فناء و بقاء بالله= شهود وجود بی‌نهایت الهی) و برای حقوق و تکالیف آن دو، بر اساس عدل شبکه‌ای عمل می‌شود.

عدل، نسبتی میان امکانات و نیازها وهزینه‌هاست که سبب شود همهٔ عناصر مرتبط با موضوع بتوانند به سوی کمال طبیعی خودحرکت کنند (اِعطَاءُ کُلِّ ذِی‌حَقّ حَقَّه). این تعریف حاوی موارد زیر است:

  1. انحصار به انسان ندارد، محیط‌زیست وموجودات مرتبط با زندگی انسان را نیز در برمی‌گیرد.
  2. شاخصهٔ “هر چیزی حداقل به اندازهٔ نیازش، بهره ببرد و حداکثر به ‌اندازهٔ توانش از او خواسته شود” را در بردارد.
  3. به شاخصهٔ فوق محدود نشده و به شاخصهٔ”حرکت به سوی رشد و کمال” نیز توسعه یافته است.
  4. شاخصهٔ “به فعلیت درآمدن قوا واستعدادها” را ارائه کرده است.
  5. میان نیازهای صادق و کاذب، قوای مثبت و منفی تمایز داده است.
  6. هدف‌مدار است.
  7. امنیت کار و سرمایه را تواماً در بردارد.
  8. ضرورت توازن میان رعایت حقوق فرد و حقوق جمع راارائه نموده است. (هویت توازن‌‌گرایانه)

 (تفصیل این بحث در: تفسیر آیهٔ الرجال قوّامون علی النساء، در رسالهٔ بدیعه، مرحوم علامه آیت الله حسینی طهرانی)

مهم‌ترین تفاوت مرد و زن، در میزان دخالت عواطف و احساسات در تصمیم‌ها و رفتارهاست؛ دو تصویر زیر ترجمانی از این مطلب است:

کلمات به کار رفته در تصاویر مهم هستند: هم مرد و هم زن می‌توانند عواطف خود را کنترل کنند و تصمیم‌گیری‌هایی عقلانی بدون دخالت احساسات داشته باشند، و هم مرد و هم زن در برخی موارد عواطف را در تصمیماتشان وارد می‌کنند و رفتاری احساسی دارند؛ اما میزان نفوذ عواطف در تصمیمات زنان بیشتر از مردان است که این امر برای پرورش نسل و پشتیبانی شوهر در زندگی ضروری است. از سوی دیگر تصمیماتی که سرنوشت‌ساز هستند و سرنوشت فرد یا جمعی را تعیین می‌کنند نیاز به ضریب خطای حداقل دارند و ریسک‌پذیر نیستند؛ این امر مردان را نیز در بر می‌گیرد لذا می‌بینیم که در مانند «شهادت برای ثبوت جرم» به گفته یک شاهد مرد اکتفا نمی‌شود و نیاز به دو شاهد است.

(معنی آیه این است: «دو شاهد لازم است» چرا که شاید یکی از آن دو در توصیف کامل واقعیت به خطا برود، و شاهد دوم بتواند توصیف صحیح انجام دهد. (بنابراین فقط قسمتی که هر دو شاهد بر آن اتفاق نظر دارند به عنوان دلیل محکمه‌پسند محسوب می‌شود.) )

نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:

در مورد حکم ارث زن، همانطور که در بالا تصریح شد، به علت تکالیف مالی مرد، نیاز به تخصیص منابع کمکی برای او وجود دارد؛ دو برابر بودن ارث مرد به علت وجوب نفقه به گردن اوست؛ تصویر زیر معادله این قانون را ارائه کرده است:

همین مطلب در مورد دیه زن نیز جاری است چرا که «دیه» پول خون و ارزش انسانی نیست بلکه صرفا جبران خسارت به خانواده است به طوری‌که شیرازه خانواده متلاشی نشود.

نکته مهم: در دستگاه حقوقی اسلام، «زن» در هیچ شرایطی موظف به خودسرپرستی یا سرپرستی دیگران نیست و هیچ تکلیف مالی متوجه او نمی‌شود و تا وقتی ازدواج نکرده است اگر هیچ سرپرستی ندارد، سرپرستی زندگی او با بیت‌المال است. ورود زنان به فعالیت‌ها و رشته‌های اجتماعی که مورد نیاز زنان است مانند پزشک زنان و هر گونه تخصص دیگر که زندگی عادی عمومی زنان به آن نیاز دارد، مطلوب است با این شرط که فضای فعالیت آنان اختصاص به زنان داشته باشد.

ایده شکل‌گیری نهادها و مجامع و مراکز مختص به زنان، به طوری که یک زن بدون نیاز به مرد مَحرم، بتواند تمام امور زندگی‌اش را با ارتباط با مراکز مختص زنان انجام دهد؛ هتل‌های مختص زنان، تاکسی‌های بانوان، ادارات یا بخش‌های اداری بانوان، بیمارستان بانوان، ‌استخر بانوان، کوپه بانوان، کافه‌های بانوان و…، می‌تواند قدم بزرگی در جهت رفاه بانوان بردارد.

نمونه محورهای تحقیقاتی در مورد امور زنان:

فهرست زیر نمونه‌ای از محورهای لازم برای مطالعات امور زنان است و هر گونه مدلی تابعی زا پاسخگویی به این محورهاست (این فهرست مربوط به دانشنامه فاطمی، از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است):

  1. کلیات
    1. جایگاه انسانی زن (با نگاهی به ماهیت انسان و هویت زن)
    2. جایگاه ارزشی زن
    3. زن، مرد، تفاوت‌ها
    4. نسبت زن و مرد
    5. جنسیت و خطابات قرآنی
  2. مباحث فقهی و حقوقی
    1. کلیاتی از نظام حقوق زن در اسلام
    2. برابری یا تناسب حقوقی زن و مرد
    3. بلوغ و رشد زن
    4. زن و عبادت
    5. پوشش زنان
    6. مالکیت زن از منظر حقوقی
    7. ارث زن
    8. دیه و قصاص زن
    9. قضاوت زن
    10. شهادت زن
    11. ولایت بر ازدواج
    12. مهریه
    13. نفقه
    14. ازدواج موقت
    15. چندهمسری
    16. مدیریت خانواده
    17. عرف و معروف در روابط خانوادگی
    18. طلاق
    19. حضانت
    20. مسائل و مشکلات حقوقی زنان
  3. مباحث اجتماعی
    1. اسلام و تحول در شخصیت زن
    2. اسلام و فمینیسم
    3. راهبردها و شیوه‌های حضور زن دراجتماع
    4. اشتغال زنان
    5. حجاب
    6. روابط زن و مرد
    7. خانواده از نگاه اسلام
    8. ازدواج
    9. مدیریت خانواده
    10. چندهمسری
    11. ازدواج موقت
    12. طلاق
    13. مسائل و مشکلات اجتماعی زنان از منظردینی
  4. مباحث اخلاقی
    1. جنسیت و اخلاق
    2. اخلاق جنسی
  5. مباحث تربیتی
    1. زن اسوه
    2. مادری
    3. همسری
    4. تربیت دینی دختران (همراه با اشاره به مبحث شخصیت دختران)
    5. مسائل و مشکلات زنان از منظر دینی
  6. مباحث روانشناسی
    1. عقل و احساس در زنان
    2. زن و زیبایی طلبی
  7. مباحث سیاسی
    1. زن و سیاست
  8. مباحث اقتصادی
    1. زن و اقتصاد
  9. مباحث فرهنگی و هنری
  10. زن و آموزش
  11. زن و هنر
  12. زن و هنرهای نمایشی

مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:

هستی شناسی، پارادایم شبکه‌ای، مبانی فکری، مبانی جنسیتی، فمینیسم، جایگاه زن در شبکه هستی، حقوق زن و تکالیف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.