ارزیابی نظریهٔ…………………………………………………… به شرح زیر ارائه میگردد:
محورهای نظریه |
ردیف |
شاخص مورد ارزیابی |
ضریب |
امتیاز از صفر تا ده |
زبان و مفاهیم و متغیرهای نظریه |
۱ |
زبان قابل فهم |
۱ |
|
۲ |
ساختار شفاف (محوربندی که به سهولت قابل تشخیص است) |
۱ |
|
|
۳ |
تعیین و تعریف مفاهیم و متغیرهای اصلی (به راحتی قابل تشخیص هستند) |
۱ |
|
|
سازهها، ابعاد و محورهای اصلی نظریه (قدرت پردازش نظریه) |
۴ |
توصیف مسالهٔ اصلی نظریه (آنچه دغدغه حل آن را دارد)[۱] |
۲ |
|
۵ |
توصیف[۲] فرضیه (پاسخ به مسأله فوق) در قالب جملات خبری مشخص |
۲ |
|
|
۶ |
توصیف انگیزه توجه به مسأله نظریه (بستر پیدایش نظریه) |
۱ |
|
|
۷ |
توصیف اصول موضوعه و مبانی و مبادی معرفتی نظریه (پارادایم تفصیلی)[۳] |
۱ |
|
|
۸ |
توصیف روششناسی تولید نظریه و روش استدلال |
۲ |
|
|
۹ |
شفاف بودن[۴] «استدلال و تبیین» برای فرضیه[۵] (بالخصوص مشخص کردن قاعده و قانون کلیای که تبیین در ذیل آن انجام میشود) |
۴ |
|
|
آثار نظریه |
۱۰ |
ارائه نمونهها و شواهد برای صدق فرضیه (کاربرد نظریه) در عمل[۶] |
۲ |
|
۱۱ |
ارائه توصیه برای چگونگی استفاده از نظریه (عبور از چیستیها و چراییها و رسیدن به چگونگیها) |
۳ |
|
|
۱۲ |
میزان سازگاری و انسجام درونی و بیرونی[۷] (سازگاری[۸] با قطعیات قبلی خودش و نظریات معتبر دیگر دارد؟ ) |
۴ |
|
|
۱۳ |
میزان جامعیت نظریه نسبت به تمام مفاهیم و روابط و آثاری که احتمالا به مسأله نظریه مربوط هستند.[۹] |
۳ |
|
|
۱۴ |
میزان مانعیت نظریه نسبت به ورود مفاهیم و روابط و آثار نامرتبط (شاخص تمیز موارد واقعی از توهمی و غیرواقعی یا غیرمرتبط را داده است یا نه؟ ) |
۴ |
|
|
۱۵ |
ارائه پیش بینی علمی و در اختیار قرار دادن قدرت کنترل |
۴ |
|
|
۱۶ |
قابلیت آزمایش و اجرا |
۲ |
|
|
۱۷ |
بازتولید و تکرار عمل به نظریه ممکن است |
۴ |
|
|
۱۸ |
ایجاد قدرت تصمیمگیری |
۱ |
|
|
۱۹ |
قدرت آینده سازی و روندسازی (پیشرو بودن نظریه) |
۱ |
|
|
۲۰ |
تضادهایی توسط این نظریه حل میشود. |
۱ |
|
|
۲۱ |
موقعیت خود را در تاریخ علم مشخص کرده است |
۱ |
|
|
۲۲ |
کارآمد است (تعادل هزینه و منفعت در آن بهتر از موارد مشابه است) |
۲ |
|
|
۲۳ |
مسائل علمی جدیدی بواسطهٔ این نظریه مطرح میشود. |
۱ |
|
|
۲۴ |
نقاط خلاء، ابهام و مجهولات باقیمانده را مشخص کرده است. |
۱ |
|
|
۲۵ |
اصلاحپذیر و قابل ارتقاء به نظر میرسد. |
۱ |
|
- با ذکر مسأله اصلی و تاکید بر «مسائل و مواردی که قصد پرداختن به آنها را ندارد»[↩]
- تعیین مشخص موضوع، محمول، قیود، متعلقات، شرایط[↩]
- مقصود از پارادایم تفصیلی= ذکر مبانی هستیشناسانه، معرفتشناسانه، انسانشناسانه، جامعهشناسانه، ارزششناسانه، …[↩]
- شفاف بودن = ایجاد تمایز میان مفاهیم، ارائه تفسیر در موارد ابهام[↩]
- مشخص بودن صغری، کبری، حد وسط، مقدم، تالی، ملازمه[↩]
- عملیاتِ «توجیه»[↩]
- انسجام درونی یعنی نباید آثار مفاهیم و روابط موجود در نظریه متضاد یا متناقض باشد. تمام محمولها که روی موضوع واحد سوار میشوند باید یک شبکه نظام مند و هدفمند بین سازه ها و مفاهیم و گزاره ها ایجاد کنند. و انسجام بیرونی یعنی باید با بدیهیات و اصول موضوعه قطعی سازگار باشد.[↩]
- سازگاری یعنی: قدرت تحلیل و تبیین اطلاعات قبل از طرح شدن این نظریه[↩]
- در شش لایهٔ: تعریفها، توصیفها، تبیینها، تفسیرها، توجیهها و توصیهها[↩]