بسم الله الرحمن الرحیم
ردیف | موضوع شبهه | ادعای شبههکننده | پاسخ |
۱ | عصمت امامان | خداوند در قرآن، پیامبر را بشری مانند بقیه مردم معرفی کرده است که هیچ فرقی با دیگران ندارد جز اینکه به او وحی میشود، در حالیکه شیعه میگوید پیامبر و امامان معصوم هستند! | شیعه معتقد است کسی که وظیفه هدایت انسانها بهعهده اوست اگر خودش خطاکار باشد قابل اعتماد نخواهد بود و همیشه این احتمال در ذهن مردم باقی است که شاید در بیان مطلب و ارائه طریقِ هدایت هم مانند اعمال و رفتارش اشتباه میکند یا بهدنبال منافع شخصی است پس نمیتواند وظیفه هدایت را انجام دهد. گناه و خطا نیز یا در اثر هوای نفس یا در اثر جهالت حاصل میشود و خداوند در قرآن وجود هوای نفس و خطا در پیامبر را منتفی کرده است. سوره نجم/ آیه۳ : وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحى (پیامبر از روی هوی و هوس هیچ چیزی را نمیگوید و هر چه میگوید از جانب خداوند است) در سوره احزاب/ آیه۳۳ نیز هر گونه گناه و پلیدی از «اهلبیت» دور شده است: إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهیرا (خداوند اراده قطعی کرده است که گناه و پلیدی از شما اهلبیت دور شود و خداوند شما را کاملا پاک گرداند.) پس پیامبر و امامان، به استناد آیات صریح قرآن، معصوم از گناه و اشتباه هستند. و این از افتخارات شیعه است که قائل است فقط باید به دنبال کسانی رفت که اهل گناه و اشتباه نباشند. |
۲ | ضرورت تقلید | خداوند در قرآن تبعیت از افراد را نفی کرده است، در حالیکه شیعه میگوید باید تقلید کنید! | «تقلید» در مکتب شیعه یک اصطلاح است بهمعنیِ «مراجعه به متخصص در دین برای دستیابی به نظر خدا» و هیچ ارتباطی با مفهوم عامیانة تقلید بهمعنی تبعیت کورکورانه ندارد. شیعه میگوید اگر کسی میخواهد طبق نظر خدا زندگی کند، باید نظر خدا را بداند، دستیابی به نظر خدا با مراجعه به قرآن و سنت پیامبر حاصل میشود، به تصریح قرآن، آیات و مفاهیم آن نیازمند تفکر و دقت است و در میان آنها متشابهات وجود دارد که باید تحلیل شوند. همین نیاز به تحلیل در سنت پیامبر نیز وجود دارد پس دستیابی به نظر خدا نیازمند علم و آگاهی متناسب است و چون همه مردم نمیتوانند تمام وقت و زندگی خود را برای تخصص در قرآن و سنت بگذارند خداوند دستور داده است که عدهای از مردم به دنبال فهم دین بروند و به بقیه آموزش دهند. سوره توبه/ آیه۱۱۲: فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُون. (یک عده از مردم حتما باید بروند و فهم دینی پیدا کنند و وقتی برگشتند به مردمشان هشدارهایی را که خدا داده است منتقل کنند تا مردم افکار و رفتار خود را اصلاح نمایند.) این از افتخارات شیعه است که میگوید براساس خیالات و توهمات دیندار نباشید بلکه براساس مراجعه به متخصص دینشناس عمل کنید. |
۳ | وجوب خمس | زکات ۳۳ بار در قرآن آمده است ولی خمس فقط یکبار آمده است و آنهم مربوط به غنائم جنگی است، در حالیکه علماء شیعه بهخاطر پُر کردن جیب خودشان وجوب خمس را درست کردهاند! | خداوند در سوره انفال / آیه۴۱ فرموده است: وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا یوْمَ الْفُرْقانِ یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ (اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جداسازی حق از باطل، نازل کردیم باور دارید، بدانید که هر گونه فایدهای که به دست میآورید، خُمس آن متعلق به خدا و پیامبر و خویشاوندانِ او و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است.) شبههکننده به دلیل شباهت کلمة «غَنِمتُم» در آیه با کلمة «غنیمت» که در فارسی به کار میرود به اشتباه افتاده است؛ حتی از مفسرین سُنّی هم این آیه را مختص به غنائم جنگی ندانستهاند. (تفسیر الدرالمنثور، تالیف سیوطی) چه زکات و چه خمس هر دو براساس دستور قرآن در اختیار پیامبر و بعد از او در اختیار جانشین او قرار میگیرد تا در موارد تعیین شدة زیر که در قرآن آمده است مصرف گردد (آیه فوق و آیه۶۰ سوره توبه): رسیدگی به امور فقرا، یتیمها، درراهماندگان، ورشکستهگان، خسارتدیدگان، حقوق کسانی که خمس و زکات جمعمیکنند (العاملین علیها)، زندانیان، بهبود روابطبینالملل و بینالمذاهب (المولفه قلوبهم) و هر هزینهای که در راه اعتلای دین خدا لازم است (و فی سبیلالله) این پول براساس آیه فوق یا باید در اختیار حکومت قرار گیرد (طبق نظر سُنّیها) یا در اختیار نائب امام معصوم (طبق نظر شیعه) که در هر دو صورت مخالف با نظر شبههکننده است. از افتخارات شیعه است که مدیریت سرمایههای حاصل از تعاون افراد جامعه برای حل مشکلات و تعالی دین را به دست متخصص عادل دینشناس میسپارد، نه به دست گروهها و احزاب سیاسی تا در جهت منافع خود بهرهبرداری کنند. |
۴ | توسل و شفاعت | در قرآن آمده است که خدایا فقط از تو کمک میخواهیم (ایاک نستعین) ولی شیعیان توسل به ائمه و امید به شفاعت آنها دارند۱ | خداوند در آیه ۳۵ سوره مائده میفرماید: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسیلَةَ (ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوا پیشه کنید و واسطهای را برای نزدیک شدن به او پیدا کنید.) در سوره سباء / آیه۲۳ نیز میفرماید: وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَه (شفاعت کسانی که از جانب خداوند اجازه شفاعت دارند پذیرفته میشود.) قرآن به مردم سفارش میکند برای مستحکم شدن رابطه خود و خدا به سراغ افراد مقرّب درگاه خدا بروید و آنها را واسطه و شفیع بین خود و خدا قرار دهید و از نیروی معنوی آنها که از خداست برای سرعت گرفتن به سوی خدا کمک بگیرید. این از افتخارات شیعه است که معتقد است لطف خداوند چنان گسترده است که افراد ضعیف یا خطاکار را با اعمالشان در بنبست رها نمیکند بلکه به آنها فرصت برقراری ارتباط با خوبان را میدهد تا ضعف و خطای خود را جبران کنند. |
۵ | دین را وسیله امرار معاش قرار دادن | علماء شیعه برای خدمات دینی پول میگیرند در حالیکه پیامبر کسی را که دینش را وسیله نانش قرار دهد مذمت کرده است! | متخصص شدن در دین مانند دیگر رشتههای تخصصی نیازمند تلاش علمی شبانهروزی است. اگر کسی واقعا بخواهد عالِم دین بشود باید شبانهروز به تفکر و مطالعه و گفتگوی علمی مشغول باشد. اینگونه افراد در تمام دنیا در زمان تحصیل توسط منابع مالی پشتیبانی میشوند یا منابع مالی حکومتی (مانند علماء سُنّی) یا منابع مالی بنیادهای علمی (مانند دانشمندان غربی) یا منابع مالی مردمی (مانند طلاب حوزهها) در تمام دنیا هر متخصصی پس از فارغالتحصیل شدن از راه ارائه خدمات تخصصیِ خود امرار معاش میکند و آنچه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در مذمت کسی که دینش را وسیله نانش قرار دهد فرموده این عبارت است: الْمُسْتَأْکلُ بِعِلْمِهِ الَّذِی یفْتِی بِغَیرِ عِلْمٍ وَ لَا هُدًى مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِیبْطِلَ بِهِ الْحُقُوقَ طَمَعاً فِی حُطَامِ الدُّنْیا (یعنی کسی دینش را وسیله نانش قرار میدهد که مطابق خواستة افرادِ مُجرم، بدون دانش و یقین حکم کند و نظر بدهد تا به او پول بدهند.) این از افتخارات شیعه است که بدنة عالمان دینیِ او وابسته به منابع مالی حکومتی یا حزبی و گروهی نیستند و براساس تلاش تخصصی خود از منابع مردمی بهره میبرند. |
۶ | تفاوت گذاشتن میان سیّد و غیرسیّد | خداوند میگوید بهترین شما با تقواترین شماست ولی شیعیان برای سیّدها فقط بهدلیل اصل و نسب امتیاز ویژه قائلند! | خداوند در سوره توبه/ آیه۲۴ میفرماید: قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ وَ إِخْوانُکمْ وَ أَزْواجُکمْ وَ عَشیرَتُکمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کسادَها وَ مَساکنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیکمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ یعنی: ای پیامبر به مردم بگو اگر اصل و نسبتان، پدر و مادر و فرزندان و برادران و همسران و فامیلتان و همچنین دارائیها و سرمایههایتان و کسب و کاری که بهدنبال رونق آن هستید و خانههایی که با دلخوشی در آن زندگی میکنید، اگر اینها را بیشتر از خدا و رسولش و تلاش در راه خدا، دوست دارید پس منتظر عذاب خدا باشید. شیعیان میگویند ما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را بیشتر از خود و خانواده خود و امکانات خود دوست داریم و هر چه را او دوست دارد ما نیز دوست داریم. خداوند به پیامبر در آیه ۲۳ سوره شوری میفرماید که به مردم بگوید: قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى یعنی: من از شما مردم چیزی جز محبت به خاندانم و نزدیکشدن به آنها را نمیخواهم در آیه خمس نیز که در ردیف ۳ همین جدول بررسی شد خداوند فرمود: «هر گونه فایدهای که به دست میآورید، خُمس آن متعلق به خدا و پیامبر و خویشاوندانِ او (ذویالقُربی) و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است.» شیعیان به جهت دستور پیامبر، به خاندان او و نسل و ذریّه او علاقمند هستند و در عین حال اگر کسی از آنها عمل زشتی انجام دهد از عمل او اعلام برائت میکنند و براساس دستور قرآن در پرداخت سهمی از سود کسب و کار خود که باید به فقیر داده شود، فقیران سادات را در اولویت قرار میدهند. این از افتخارات شیعه است که در میان مذاهب اسلامی بیشترین اهمیت و توجه را به پیامبر و خاندانش دارد و تحمل دیدن فقر نسل و ذریه او را نیز ندارد. |
۷ | جواز لعن فرستادن بر شخص | در هیچ جای قرآن بر هیچ شخصی لعن نشده است و فقط بر گروههای دارای برخی صفات لعن شده است، در حالیکه شیعیان بر خلفاء لعن میکنند! | خداوند در آیه ۱ سوره تبت میفرماید: تَبَّتْ یدا أَبی لَهَبٍ (نفرین بر ابولهب) نفرین برتر از لعن است و خداوند در آیات مختلفی از قرآن هم بر شخص نفرین کرده است هم بر قوم و گروه. از سوی دیگر خداوند در آیه ۵۷ سوره احزاب میفرماید: إِنَّ الَّذینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة (یعنی کسانی که خدا و رسولش را آزار میدهند در دنیا و آخرت مورد لعنت خدا هستند.) در کتاب صحیح بخاری که کتاب اصلی اهلسنت است آمده است: (ج۵ ص۸۳ باب فضائل الصحابه) پیامبر اکرم فرمود: مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّه وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَه لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة (هر که فاطمه را اذیت کند مرا اذیت کرده است و لعن خدا به او تعلق میگیرد.) در همین کتاب آمده است که: خلیفه اول و دوم برای عیادت حضرت زهرا علیهاالسلام آمدند ولی حضرت رو برگرداند و به آنها گفت: مگر پدرم نفرمود اگر کسی فاطمه را اذیت کند او را اذیت کرده است؟! گفتند چرا شنیدیم که او چنین گفت. حضرت زهرا فرمود: به خدا قسم که شما دو نفر مرا اذیت کردید و مورد لعن خدا هستید! این از افتخارات شیعه است که بدون سازش، از کردار و رفتار تمام کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت کردهاند دوری میجوید و بهصراحت اعلام میکند. |
۸ | قابل فهم عمومی نبودن قرآن | خداوند میگوید قرآن برای پندآموزی آسان شده است و قابل فهم است، در حالیکه علماء شیعه میگویند باید به تفسیر ما مراجعه کنید! | خداوند در سوره آلعمران/ آیه۷ میفرماید: هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیک الْکتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ. (یعنی خداوند قرآن را بر تو نازل کرد در حالیکه برخی آیات آن دارای معنایی قطعی و صریح است و برخی آیات آن دارای احتمالات مختلف در معنی است کسانی که ناهنجاریهای روحی و ادراکی دارند دائم به دنبال احتمالات هستند در حالیکه واقعیت معنای اینگونه آیات را فقط خدا و متخصصین در علم قرآن میدانند.) همچنین در آیه ۷ سوره انبیاء میفرماید: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُون (مشکلات خود را از اهل قرآن سوال کنید) همچنین در آیه۱۶۴ سوره آلعمران میفرماید: بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة (خداوند پیامبر را فرستاد تا قرآن را برای مردم بخواند و به آنها آموزش دهد.) هر مراجعهکنندهای به قرآن در اولین مرور آیات مییابد که برای فهم برخی آیات نیازمند آموزش است و با لغت معنی ترجمهای نمیتوان مقصود آیه را بهدست آورد. این از افتخارات شیعه است که کتاب آسمانی قرآن را حاوی دو سطح عمومی و تخصصی میداند که معانی عمومی آن برای هر کسی در هر جایی قابل فهم است ولی اینطور نیست که قرآن کتابی عامیانه باشد بلکه معانی و مفاهیمی دارد که با تفکر و دقت فراوان باید استخراج شود و عمق آن بهگونهای است که میتواند تمام بشریت را تا روز قیامت سیراب کند. |
۹ | عدم مطالبه حکومت از طرف حضرت علی علیهالسلام | حضرت علی علیهالسلام در هیچ جا ادعای امامت نکرده است و خود را بهعنوان امام یا معصوم یا نماینده خدا معرفی ننموده است در حالیکه شیعه او را چنین میداند! | حضرت علی علیهالسلام در نهجالبلاغه در خطبة «شِقشِقیّه» چنین گفته است: عن ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ ذَکرْتُ الْخِلَافَةَ عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامُ، فَقَالَ: وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا أَخُوتَیمٍ وَ إِنَّهُ لَیعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ وَ لَا یرْقَى إِلَی الطَّیر. فَرَأَیتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْبا. (ابنعباس که از بزرگان اصحاب پیامبر بود و مورد قبول اهلسنّت است از حضرت علی علیهالسلام در مورد جریانات جانشینی پیامبر خدا سوال کرد، حضرت گفت: ) بهخدا قسم که ابوبکر خلافت را غصب کرد در حالیکه بهیقین میدانست موقعیت من نسبت به جانشینی پیامبر موقعیت محوری و مرکزی است و من ستون این خیمه هستم و علوم پیامبر از من تراوش میکند و مرتبه من بهگونهای است که هیچ احدی توانایی برابری با من را ندارد. مرا در موقعیتی قرار دادند که دیدم چارهای جز صبر و سکوت ندارم، موقعیتی که در مقابل چشمانم، جانشینی پیامبر و هدایت امت را که تنها متعلق به من بود غارت کردند و بهدست نااهلان افتاد. گفتگوی مفصل حضرت علی علیهالسلام با بزرگان اصحاب رسول خدا در مجلسی عمومی که به «مُناشِده» معروف شد در کتب اهلسنت نقل شده است که حضرت در این مجلس همه را مخاطب قرار داد و دائم میفرمود: اُنشدکم بالله ……(شما را به خدا مگر اینطور نبود؟!) یکی از این موارد عبارت زیر است: اُنْشُدُکمْ بِاللَّهِ، أَ تَعْلَمُونَ َانَّ رَسُولَ اللهِ قَالَ: عَلِیّ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِی أُمَّتِی وَ وَلِی کلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ بَعْدِی؟! قالوا: نعم (شما را به خدا شهادت دهید مگر رسول خدا نفرمود: علی جانشین من بعد از من است؟! همگی گفتند: چرا فرمود.) از افتخارات شیعه است که هیچکس در طول تاریخ زندگی حضرت علی نتوانست در برابر دلیلهای او نسبت به حقش برای خلافت، منکر شود و فقط گفتند: بهر حال اول با ابوبکر بیعت کردیم و مجبور به اطاعت هستیم! |
۱۰ | روایت من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه | اگر منظور پیامبر در غدیر خم خلافت و جانشینی جضرت علی بود چرا بهجای من کنت مولاه فهذا علیٌ مولاه نگفت: فهذا علیٌ امامه | کلمة «مولی» در زبان عرب، اصطلاحی است برای کسی که اختیار و تصرف کسی را تماماً در دست دارد یعنی هم مساله امامت و خلافت ظاهری در آن هست و هم مساله هدایت باطنی. یعنی کلمة «مولی» از کلمة «امام» صریحتر و قاطعتر است. از افتخارات شیعه است که پیامبر خدا، حضرت علی را هم در ظاهر و هم در باطن، صاحباختیار و دارای صلاحیت نظر و تدبیر دانست. |
۱۱ | چرا در غدیر؟ | بهترین جا برای ابلاغ این مطلب در روز عرفه در حج بود که همه حاجیها هستند چرا پیامبر در آنجا نگفت و در غدیر گفت؟! | همیشه مهمترین سفارشات و توصیهها در آخرین فرصتها و آخرین لحظات تکرار میشود، پیامبر اکرم نه فقط در عرفه بلکه در موقعیتهای بسیاری مساله جانشینی حضرت علی علیهالسلام را بطور عمومی مطرح کرده بودند و تکرار آن در غدیر بالخصوص با ایجاد یک موقعیتِ خبرساز، برای اتمام حجت بود. اجتماع مسلمین در عرفه کاملا موقعیتی عادی است اما نگاه داشتن کاروان حجاج در منطقه غدیر، حجاجی که از مدینه و یمن و عراق آمده بودند و اکثریت حجاج آن سال را تشکیل میدادند و بازگرداندن کاروانهایی که جدا شده بودند و دستور اجتماع، سبب شد تا یک صحنة خبرساز بسیار جدی ایجاد شود و از همانجا نیز پل اطلاعرسانی به کلیه مناطق کشورهای اسلامی برقرار شود. از افتخارات شیعه است که سند امامت و خلافت پیشوایش چنان قطعی است که مخالفین مجبور به توجیه و تاویل آن شدهاند و توان انکار اصل آن را نیافتند. |
۱۲ | چرا مکتوب نکرد؟ | چرا پیامبر جریان خلافت حضرت علی در غدیر را مکتوب نکرد؟ | پیامبر امر کرد تمام کسانی که سواد داشتند و قلم و لوحی برای نوشتن داشتند مطالب آن حضرت را بنویسند و به دیگران نیز فرمود: هر کس مطالب من را میشنود آنها را به کسانی که نشنیدهاند برساند. پیامبر چنان در ثبت واقعه غدیر محکم عمل کرد که هیچکس از اهلسنت نتوانست منکر غدیر شود لذا برای ایجاد شبهه، دست از تشکیک در اصل واقعه برداشتند و به تشکیک در منظور پیامبر از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» رو آوردند. از افتخارات شیعه است که سند امامت و خلافت پیشوایش چنان قطعی است که مخالفین مجبور به توجیه و تاویل آن شدهاند و توان انکار اصل آن را نیافتند. |
۱۳ | بیرغبتی حضرت علی نسبت به خلافت | خود حضرت علی میگوید من رغبتی به خلافت ندارم و شما آن را بر من تحمیل میکنید! | حضرت علی علیهالسلام فرمود: خیال نکنید مطالبهای که من در مورد خلافت دارم و میگویم: «حق مرا غصب کردید!»، برای دستیابی به منافع دنیایی و قدرتطلبی است بلکه به خاطر عهدی است که خداوند از ما گرفته است تا در برابر ظلم ساکت نباشیم و در برقراری عدل تلاش کنیم و الا دنیای شما از آببینی یک بُز هم در نزد من بیارزشتر است. والَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لَا یقِرُّوا عَلَى کظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَیتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا، وَ لَسَقَیتُ آخِرَهَا بِکأْسِ أَوَّلِهَا، وَ لَأَلْفَیتُمْ دُنْیاکمْ هَذِهِ عِنْدِی أَزْهَدَ مِنْ خَبْقَةِ عَنْز (خطبه شقشقیه نهجالبلاغه) از افتخارات شیعه است که امام او با صدای بلند فریاد میزند: پذیرفتن حکومت فقط برای انجام تعهدی است که خدا از من گرفته است. |
۱۴ | همه میتوانند امام شوند | خداوند در قرآن میفرماید همه شما میتوانید امام شوید و دعا کنید که ما را برای متقین امام قرار بده! در حالیکه شیعه امامت را فقط مختص عدهای خاص میداند! | کلمة «امام» در قرآن به معنی جلودار است و هم برای کافران بهکار رفته است در مانند «قاتلوا ائمه الکفر» سوره توبه/ آیه۱۲ و هم برای مومنان در مانند «فاجعلنا للمتقین اماما» سوره فرقان/ آیه۷۴ و هم بهصورت کلی در مانند «یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم» سوره اسراء/ آیه۷۱. و در جایی که بهمعنی ولایت و خلافتاللهی بهکار رفته است با قید بهکار رفته است مانند جریان حضرت ابراهیم علیهالسلام که به مقام امامت رسید و آن را برای نسل خود نیز تقاضا کرد خداوند فرمود: قالَ إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتی قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمین (سوره بقره/ آیه۱۲۴) یعنی این مقام فقط به کسانی اختصاص دارد که هیچ ظلمی در طول زندگی خود مرتکب نشده باشند و عادلِ خالص باشند. از افتخارات شیعه است که معتقد است امام و رهبرِ او باید عادل خالص باشد و هر کسی حق جانشینی پیامبر و بهدست گرفتن هدایت را ندارد. |
۱۵ | اتمام وحی | بعد از پیامبر وحی تمام شد و دین کامل شد و امور به خود مردم واگذار شد تا مسائل خود را اداره کنند و حق انتخاب حاکم نیز به مردم واگذار شد. | خداوند در همین آموزهها میفرماید: (سوره انعام/ آیه۱۱۶) إِنْ تُطِعْ أَکثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یضِلُّوک عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون. (اگر بهدنبال رای اکثریت باشی تو را به سوی مسیر باطل خواهند کشاند چرا که اکثریت مردم از روی یقین و تحقیق عمل نمیکنند بلکه از روی حدسها تصمیم میگیرند.) باز خداوند در همین آموزهها میفرماید: (سوره مائده/ آیه۵۵) إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُون (ولایت مختص به خدا و رسول خدا و کسی از مومنین است که دارای این صفت باشد: هنگام نماز در رکوع صدقه داده است) مفسرین سُنّی تصریح کردهاند که این آیه در مورد حضرت علی علیهالسلام نازل شد. پیامبر خدا در غدیر خم براساس همین آموزه الهی (بلغ ما انزل الیک من ربک) حضرت علی را جانشین خود معرفی کرد و از همه مردم برای او بیعت گرفت و پس از این کار خداوند اعلام داشت: (سوره مائده/ آیه۳) الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً. (در این لحظه است که من دین شما را کامل کردم و اسلام را برای اینکه دین بشریت تا ابد باشد پسندیدم.) از افتخارات شیعه است که در وانفسای اختلافات و نظریات و مکتبهای گوناگون بهجای مراجعه به رای اکثریت برای تعیین سرنوشت خود، به آگاهترین و نزدیکترین افراد به پیامبر خدا مراجعه کرد و ولایت او را با جان و دل پذیرفت تا به سفارشات مکرر پیامبر خدا عمل کرده باشد. |
۱۶ | همراهی حضرت علی با خلفاء | حضرت علی در برابر خلفاء تمکین کرد و خلافت آنها را پذیرفت در حالیکه شیعه حاضر به پذیرش خلافت آنها نیست! | تاریخدانان سُنّی نقل کردهاند: (الکامل فی التاریخ تالیف ابناثیر) علی را به زور به مسجد بردند و شمشیر بر سرش گذاشتند تا بیعت کند. حضرت علی علیهالسلام فرمود: بهخاطر مصلحت مسلمین اقدام نکردم تا اصل اسلام از بین نرود اما همه جا از حق خود دفاع کردم. علماء شیعیان نیز به پیروی از امامشان، همه جا از حقانیت او دفاع میکنند و در عمل نیز براساس اتحاد مسلمین در برابر کفار، به مسائل مشترک میپردازند و از طرح مسائل اختلافی در برابر کفار خودداری میکنند. از افتخارات شیعه است که امامش را جز با تهدید به قتل نتوانستند همراه خود کنند. از افتخارات شیعه است که خلفاء، به علم و درایت او نیازمند بودند و مجبور به مشورت با او میشدند. از افتخارات شیعه است که امامشان مصلحت همه مسلمین را میدانست و طبق آن عمل میکرد. |