بسم الله الرحمن الرحیم

دسته‌ها
روش شناسی

اجتهاد سیستمی و تولید علم دینی

موضوع بحث:

«اجتهاد سیستمی» چیست؟ چرا لازم است و چگونه انجام می‌شود؟ (اجتهاد تمدن‌ساز)

مسألهٔ بحث:

برای دست‌یابی مُوجَّه به نظر خداوند در مورد فرآیندهای مورد نیاز در زندگی، در مقیاس کلان (نه تکلیف فردی در برابر موضوعات) چه باید کرد؟

پیش‌فرض‌ها:

فهم دین، نیازمند ضوابط علمی است و هر فهمی از آیات و روایات، معتبر نیست.

این ضوابط در علم اصول فقه، فقه، فقه‌الحدیث، تفسیر و علم رجال ارائه شده است.

این بحث در دستگاه فکری «اصولی» مورد بررسی قرار می‌گیرد و مبانی اصولیین شیعه بر آن حاکم است.

 (تفصیل بحث در: «… و بررسی معیارهای تنوع مکاتب فقهی»)

فرضیهٔ بحث:

  1. اجتهاد سیستمی= به کارگیری تمام تلاش معرفتی برای کشف نظر خداوند در پاسخ به نیازهای خرد و کلان جامعه و تولید مدل‌ها و سیستم‌های مورد نیاز بشر، از منابع دین با روش «اجتهاد جواهری»[۱] بعلاوه «منطق فرآیندها».
    (تفصیل بحث در: «الگوریتم اجتهاد»)
  2. شبکه‌سازی از گزاره‌های دین در مورد یک موضوع، با استفاده از اجتهاد سیستمی (منطق فرآیندها)، موجب تولید «نظریه» و «مدل» دینی در آن موضوع می‌شود.
    (تفصیل بحث در: «علم دینی»)
  3. برای اجتهاد سیستمی، باید روابط بین گزاره‌های مربوط به یک موضوع، در قالب ورودی، خروجی و پردازش (تعیین نقطه شروع، مرکز ثقل فرآیند، مسیر حرکت قدم به قدم، نقاط بحران و نقطه پایان و فرآیند بازخوردگیری) کشف و شبیه‌سازی شوند.
    (تفصیل بحث در: «مدل‌سازی»)

تبیین بحث:

از آنجایی که هستی شبکه‌ای است (تفصیل بحث در: «شبکهٔ هستی»)، موقعیت و مختصات تمام پدیده‌ها و موضوعات، در برآیند روابط آنها با کلان هستی باید محاسبه شود؛ و از آنجایی که تشریع مطابق تکوین و تجلی تکوین است وقتی بخواهیم نظر خداوند در مورد یک موضوع را بدانیم باید موقعیت آن موضوع در مجموعه گزاره‌های دین محاسبه و تشخیص داده شود.

(تفصیل بحث در: «نگرش سیستمی به دین»)

محورهای این محاسبه به صورت زیر است:

  1. ورودی سیستم: شبکه مسائل و موضوعات زندگی، شبکه مسائل علوم انسانی
  2. محیط سیستم: شبکه هستی
  3. فرآیندهای پایهٔ سیستم: ساختارها و قوانین هستی، عقل و فطرت
  4. داده‌ها و منابع اطلاعات: شبکه گزاره‌های دین
  5. مرزهای سیستم: شبکه اهداف، چهارچوب‌ها و ارزش‌های بنیادین دین
  6. فرآیند کشف و تحلیل اطلاعات: منطق فهم دین و الگوریتم اجتهادجواهری
  7. ابعاد سیستم: مفهوم گسترش یافتهٔ «حُکم» از ما یطلبه الشارع، به ما صدر عن الشارع لتنظیم الحیاه و مفهوم گسترش یافتهٔ «موضوع» از فعل جوارحی مکلف واحد به کلیه شؤون زندگی (خرد و کلان)
  8. ابزار تحلیل مفهومی: منطق فرآیندیابی در تحلیل
  9. ابزارگسترش دامنه مفهوم: منطق فقه تفریعی در تطبیق
  10. منطق مدل‌سازی در ترکیب: علل اربع+مقولات عشر+ فرمول حرکت= ابزار ترکیب متغیرها
  11. ابزار جستجو: ماتریس کلیدواژه‌ها
  12. ابزار کشف متغیرهاو روابط و جمع دلالی: جدول تحلیل گزاره‌ای
  13. خروجی: ترجمه گزارهٔ دین به زبان فرضیه علمی و استخراج راهبرد
  14. ابزار کشف دامنه و بُرد نظریه و آزمون انسجام بیرونی: موقعیت‌یابی فرضیه در الگوی پیشرفت و نقشه تمدنی

تصویر زیر نمایی از مدل اجتهاد سیستمی است:

در اجتهاد سیستمی موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

  1. مسأله‌شناسی و موضوع‌شناسی (موضوعات عرفی، تخصصی، فردی، جمعی)
  2. حکم‌شناسی (تکلیفی الزامی، تکلیفی استحبابی، وضعی، ارشادی)
  3. مقیاس کلان (خانواده، سازمان، محله، شهر، کشور، بین‌الملل، تمدنی)
  4. الزامات قطعی موضوعات و احکام (دلالت‌های تضمنی و التزامی و مقدمات و شرایط لازم برای تحقق آنها)
  5. شبکه گزاره‌های دین (عرضه بر قرآن و روایات محکمات برای نسبت‌سنجی و ایجاد انسجام درونی)
  6. تنظیم بر اساس منطق سیستم‌سازی
  7. شرایط فعال کردن و پیاده‌سازی حکم (برای تعیین حکم اولی یا حکم ثانوی)

توضیح: سیستم یا شبکه، مجموعه‌ای از عناصر است که با یکدیگرارتباط برقرار می‌کنند و برای تحقّق یک هدف در تلاش‌اند. در هر شبکه، تغییر هر جزءبر دیگر اجزاء و بر کلّ، تأثیر دارد و هیچ‌یک از عناصر، اثری مستقل و جدا ازمجموعه نمی‌گذارند و نمی‌پذیرند.

مؤلفه‌های اصلی سیستم یا شبکه عبارتند از: اجزاء و عناصر (متغیرها)، روابط بین اجزاء، هدف، مرز سیستم و محیط سیستم (تفکیک بین عوامل خارج از سیستم و عوامل داخلی آن)، جریان سیستم (نحوهٔ فعالیت متغیرهای داخلی و خارجی برای رسیدن به هدف سیستم)، بازخورد (بررسی نتایج به دست آمده از جریان سیستم و اصلاح نقاط نامناسب و بهینه‌سازی جریان، و اعمال دوبارهٔ آن به سیستم)، پایداری سیستم (میزان قابلیت مقابله یا انعطاف سیستم در برابر تغییرات احتمالی)

متغیرها و روابط بین آنها که فرآیند سیستم را می‌سازد مهم‌ترین عناصر سیستم هستند و نحوه کشف آنها (بالخصوص مشخصات روابط بین آنها) منطق فرآیندها را شکل می‌دهد.

راه نفوذ ما به موضوعات از طریق آثار و خصوصیات آنهاست. ذهن قدرت درک مستقیم جوهرهٔ اشیاء راندارد و باید از طریق ادراک آثار و خصوصیات آن پی به سرمنشأ ‌ببرد. آثار اشیاء وموضوعات هستند که سبب رفع نیاز ما و حل مشکل می‌شوند، ارتباط ما با آنها به خاطراستفاده از کارکرد آنهاست. آثار و کارکردهای موضوعات قابل تغییر هستند، می‌توانآنها را از بین برد یا تقویت و تشدید کرد یا اثری دیگر را بر موضوع بار کرد؛ موضوعات با یکدیگر و با اجزاء درونی خود فعل و انفعال دارند (اثرمی‌گذارند و اثر می‌پذیرند)؛ با برقرار کردن ارتباط بین موضوع مورد نظر و موضوعی با اثری دیگر (یا ارتباط با جزئی دیگر) می‌توان شیء مورد نظر را تحت تأثیر قرار داد و کارکردهای آن را تغییر داد (فعّال‌سازی).

متغیرها، عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر در مجموعهٔ سیستم هستند (آنچه قابلیت تغییردادن یاتغییرپذیری دارد و با تغییر آن تغییراتی در وضعیت موضوعِ مورد نظر به وجود خواهدآمد).

متغیرها انواع و مراتبی دارند که عبارتند از:

  • متغیرهای درونی (آنچه در درون موضوع است و می‌تواند به سبب عواملی تغییر پذیرد و باعث تغییر موضوع شود)، متغیرهای بیرونی (عواملی که از خارج از موضوع بر موضوع و اجزاء آن تأثیر می‌گذارندو سبب تغییری در آن می‌شوند)
  • متغیرهای مثبت (عواملی که تغییر مطلوب و هماهنگ با هدف ما ایجاد می‌کنند)، متغیرهای منفی (عواملی که تغییرات نامطلوب و زیان‌آور ایجاد می‌کنند)
  • متغیرهای تشدید کننده (عواملی که سبب ازدیاد اثری در موضوع می‌شوند)، متغیرهای تضعیف‌کننده (عواملی که سبب کاهش اثری در موضوع می‌شوند)
  • متغیر اصلی یا مرکزی (عاملی که بیشترین تأثیر را برای رسیدن به هدف دارد)، متغیرهای کمکی و جانبی (عواملی که زمینه‌ساز و تقویت‌کنندهٔ جریان اصلی هستند)
  • متغیرهای نیاز (عواملی که برای رسیدن به مطلوب باید نیرو و امکانات دریافت کنند)، متغیرهای نیرو (عواملی که امکانات لازم را برای رفع نیاز دارند)
  • متغیرهای کلان (عواملی که بر طیف گسترده‌ای از موضوعات تأثیر می‌گذارند)، متغیرهای جزء (عواملی که بر یک مورد یا بخشی از آن تأثیرگذار هستند)
  • متغیرهای کوتاه‌مدت، بلندمدت
  • متغیر حداقلّی (عاملی که کمترین تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری را دارد)، متغیر حداکثری (عاملی که بیشترین تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری را دارد)
  • متغیر کنترلی (عاملیکه هنگام نیاز وارد جریان می‌شود و مشکل را مهار می‌سازد)
  • متغیر زمان، مکان
  • متغیر کمیت، کیفیت
  • متغیر اولویت (عاملی که نسبت به عوامل دیگر تأثیر خود را زودتر و یا عمیق‌تر می‌گذارد و سپس دیگرمتغیرها مُجاز به اثرگذاری یا اثرپذیری هستند)
  • متغیر لایه و عمق (در چه لایه و عمقی این تأثیر انجام می‌شود؟ )
  • متغیر جهت (در چه جهت و زاویه‌ای تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری انجام می‌شود؟ )
  • متغیرهای همراه (عواملی که باید همراه هم باشند تا تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری انجام شود)

با مشاهدهٔ دقیق و جامع از فعل و انفعالات جاری در هستی می‌توان متغیرهای دیگری رانیز به این فهرست افزود.

اصلی‌ترین هدف در بحث سیستم‌ها، تعیین رفتار سیستم است یعنی چگونگی فعالیت متغیرهای آن برای رسیدن به هدف سیستم.

برای تشخیص رفتار سیستم باید تحلیل سیستم صورت پذیرد یعنی بررسی یک سیستم به هدف حلّ نارسایی و مشکل، یا به هدف ارتقاء وضعیت و رساندن به موقعیت بهتر. در تحلیل سیستمی به دنبال تجزیهٔ سیستم به عوامل تشکیل‌دهندهٔ آن و روابط بین آنها و بررسی میزان فعل‌وانفعال بین اجزاء و دست‌یابی به میزان موفقیت این تعاملات در تأمین هدف سیستم هستیم.

اجتهاد سیستمی یعنی در مورد هر مسأله و موضوعی که می‌خواهیم نظر دین را در مورد آن به دست آوریم باید تعیین کنیم که در گزاره‌های دین، چه متغیرهایی با چه خصوصیات و روابطی با یکدیگر ترکیب شده‌اند تا برآیندی در موضوع مورد بحث به دست آید.

اجتهاد سیستمی، به زبان فقهی، «جمع دلالیِ» ادله معتبر عقلی و نقلی بر اساس منطق سیستم‌هاست؛ یعنی تعیین این که ادله مختلف مرتبط با یک موضوع، هر کدام ناظر به کدام بُعد از ابعاد سیستمی هستند که موضوع مورد نظر به آن ارتباط دارد؛ آیا تعیین اهداف هستند یا تعیین اجزاء یا تعیین زاویه دید یا تعیین زمینه تحقق یا شرایط مورد نیاز، یا نقطه شروع، یا مرکز ثقل، یا مراحل، یا نقاط بحران و خلل و موانع، یا انواع نتایج خروجی عملی، یا شاخص‌ ارزیابی، یا کیفیت بهبود و اصلاح.

مثال مهم: در دو فضا، نمونه‌ای را بررسی کنیم: سیستم عبادی اسلام/ مدل «صلوه»؛ و سیستم حقوقی اسلام (معاملات) / مدل «اجارات» (خدمات)؛ توضیح:

 «نماز» با خصوصیاتی که مسلمانان می‌خوانند، مدلی از عبادت است که با تمام جزئیات و شرایط در دین ارائه شده است؛ دیدنِ «نماز» به عنوان یک مدل، یعنی تشخیص فرآیندی در نماز که ورودی‌ای را به خروجی‌ای تبدیل می‌کند؛ بنابراین برای رسیدن به نتیجه، باید ورودی‌ها، خروجی و فرآیند تبدیل (زمینه، نقطه شروع، نقطه مرکزی، مراحل، نقاط بحران) از گزاره‌های دین به دست آیند. اگر مجموعه احکام فقهی مربوط به نماز را کنار هم بگذاریم خواهیم دید که مدلی به صورت زیر داریم:

ورودی‌های سیستم= انسان (بدن، ذهن و فکر، قلب و روح) با تمام لوازم و ملزومات، محیط، زندگی، سرنوشت، ماوراء، کمال، نیروهای مثبت و نیروهای منفی در هستی، دیگر انسانها (در محیط خانواده، محیط کار، محیط شهر، محیط بین‌الملل)، گذشته و آینده، قوانین طبیعی جسمی، فکری و روحی، مشکلات و بحرآنهای انسانی، قوانین و مدل‌ها و سیستم‌های دیگر دینی.

خروجی‌های سیستم= (اهداف، آثار و نتایجی که توسط نماز کامل ایجاد می‌شوند) = تمرکز فکری و روحی، فعال شدن احساس حضور خدا و معنادارشدن سطحی عمیق‌تر از حیات، اتصال به آگاهی جامع الهی، جذب نیروهای مثبت و نورانی و افزایش نیرو و انرژی روحی، دفع نیروهای منفی و ارتقاء در درجه خلوص ادراکات و معرفت‌ها، آرامش و بهداشت معنوی فردی و جمعی، همسو شدن کلیه نیروهای روحی با نیروهای جاری در هستی در کل زمین، از بین رفتن آثار منفی عملکردهای قبلی، تعمیق فهم و احساس از دیگر دستورات الهی برای حرکت در زندگی دنیا و عبور به سوی ابدیت.

فرآیند پردازش/ تعیین مرزهای سیستم= تمام افراد انسان اعم از مرد و زن بالغ و کودکانی که به تشخیص رسیده‌اند، در تمام مکآنها و در تمام زمآنها و در هر شرایط، تا آخر عمر

فرآیند پردازش/ تعیین زمینه‌ساز اولیه= طهارت بدن و لباس + وضوء + تعیین قبله و رو به قبله ایستادن + تشخیص زمان + طهارت مکان سجده + آرامش بدن و قرار گرفتن در موقعیت مراقبه و دوری از خوردن و آشامیدن و حرکت‌کردن و حرف زدن

فرآیند پردازش/ تعیین نقطه شروع= اذان و اقامه + نیت + قیام + تکبیر (که در هر کدام کمیت و کیفیت ظاهری و باطنی آن ذکر شده است)

فرآیند پردازش/ تعیین مراحل فرآیند= قرائت + رکوع + سجود + تشهد + سلام (که در هر کدام کمیت و کیفیت ظاهری و باطنی آن ذکر شده است)

فرآیند پردازش/ تعیین مرکز ثقل= توجه به خداوند و فهم اینکه چه می‌کند و چه می‌گوید

فرآیند پردازش/ تعیین نقاط بحران= کلیه رفتارهای منجر به شک یا منجر به بطلان نماز (اَحکام خلل در نماز، چه نماز فرادا و چه نماز جماعت و چه نمازهای جمعیتی مانند نماز عیدفطر یا نماز جمعه)

فرآیند پردازش/ بازخورد در سیستم= کلیه احکام مربوط به رفع نقص و شک در نماز

متغیرهای تقویت و تشدید کننده= کلیه مستحبات نماز (در کلیه انواع نماز)

متغیرهای تضعیف‌کننده و بازدارنده= کلیه مکروهات در نماز (در کلیه انواع نماز)

نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:

  1. بر اساس اجتهاد سیستمی، در تعریف مسائل، نیازها و موضوعات، باید کلیه متغیرها، مؤلفه‌ها، عناصر و اجزاء مرتبط و احتمالا مرتبط با مسأله، استخراج شود و به صورت شبکه مسائل درآید. (شناسایی تمام فروعات احتمالی مسأله در کلیه ابعاد و زمینه‌های دین اعم از ابواب فقه، اخلاق، ‌معارف و اهداف دین)
  2. بر اساس اجتهاد سیستمی، در استخراج پاسخ به مسأله، ابتدا باید شبکه کلیدواژه‌های حداکثری از مفاهیم احتمالا مرتبط با مسأله تولید شود تا به تعبیر اصولیین، یاس عن الفحص حاصل شود (میدان معنایی حداکثری)؛
  3. پس از دست‌یابی به گزاره‌های حداکثری، اعتباریابی سندی صورت پذیرد؛ سپس تک‌تک گزاره‌های معتبر، ‌به «موضوع + محمول + نسبت» تجزیه شوند؛ سپس مقوله‌بندی شوند (مرتب‌سازی یک‌بار بر اساس موضوع، یک‌بار بر اساس محمول و یک‌بار بر اساس نسبت انجام شود تا تشابه ها و تمایزها پدیدار شوند)
  4. بر اساس اجتهاد سیستمی، باید کلیه معانی احتمالی موجّه از هر گزاره بر اساس قواعد معناشناسی، استخراج شود + تمام قرائن محتمل در مورد این مسأله و موضوع، استقراء شود (از قرائن زیرساختی مانند اهداف دین و قواعد کلان حقوقی، اخلاقی معرفتی، گرفته تا قرائن مربوط به آن باب خاص فقهی، و قرائن مربوط به فضای خاص آن مسأله مانند شان نزول، و قرائن مربوط به ادبیات گفتاری)
  5. بر اساس اجتهاد سیستمی، برای دست‌یابی به پاسخ نهایی از میان محتملات فوق‌الذکر، باید از منطق فرآیندها و مدل‌سازی مدد جست؛ یعنی مجموعه گزاره‌های به دست آمده با معانی محتمل را در یک مدل کاربردی، که دارای ورودی، خروجی، پردازش و مراحل پردازش است، در کنار هم قرار داد تا معلوم شود هر کدام از این گزاره‌ها، در چه قسمتی می‌توانند ایفای نقش داشته باشند.

مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:

دین‌شناسی، علم دینی، تمدن‌سازی اسلام، موجه‌سازی اطلاعات، منطق فهم دین‌، الگوریتم اجتهاد، اجتهاد سیستمی


  1. اجتهاد جواهری، عنوانی است برای یک مکتب فقهی که تعیین روش اجتهاد و فرآیند فهم دین در آن، توسط فقیه بی‌نظیر آیت‌الله حاج شیخ محمدحسن نجفی، در کتاب ۴۳ جلدی «جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام» در کلیه ابواب فقهی، ارائه شده است. هر مکتب علمی، دستگاه فکری‌ای شامل مبانی، منابع و روش‌هاست، که بر اساس آنها مسأله‌شناسی و تحلیل اطلاعات و مدل‌سازی صورت می‌پذیرد.
    در مکتب اجتهاد جواهری، مسأله‌شناسی و حکم‌شناسی با ضوابط علمی انجام می‌شود بدین صورت که: در مسأله‌شناسی، تشخیص سنخ مسأله و تحلیل مفهومی عقلی آن و کشف الزامات عقلی و عرفی آن و رابطه آن با شبکه مسائل فقهی سنجیده می‌شود و در حکم‌شناسی، تشخیص اصل اولیه عقلانی و عرفی قطعی و مراجعه به آیات و سپس روایات (پس از کشف هر روایتی که محتملا به موضوع مربوط باشد در کل منابع روایی، و اعتبارسنجی سندی آنها) صورت می‌‌پذیرد؛ سپس به کشف معنی ادله و مراد جدی شارع پرداخته می‌شود و فهم‌ها باید مستند به قواعد و قرائن ادبی، تفسیری، تاریخی، عرفی، عقلی، رجالی باشد و هر استظهاری مورد پذیرش نیست؛ ‌در مرحله بعد که مرکز ثقل اجتهاد جواهری است «نسبت ‌سنجی» میان ادله و قرائن عقلی و عرفی قطعی است که موقعیت هر آیه و روایت در رابطه با موضوع به دست آید و برآیند ادله، فتوای مجتهد خواهد شد.
    (برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به کتاب «آشنایی با فقه جواهری، ‌تألیف عبدالله امیدی‌فر، نشر دانشگاه قم) []

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.