موضوع بحث:
«مطالعات تطبیقی» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
مسألهٔ بحث:
چگونه میتوانیم از میان ایدهها و نظریهها و پیشنهادات مختلف علمی و عملی، مناسبترین و بهترین را انتخاب کنیم؟ یا مورد بهینه را بسازیم؟
فرضیهٔ بحث:
- مطالعه تطبیقی= مقایسه دو یا چند پدیده (موضوع یا مسأله) در دامنه مشخص (تعیین محورهای بررسی در میان ابعاد مختلف آن پدیده) برای کشف نقاط اشتراک و اختلاف آنها، برای رسیدن به هدف تحقیق (دستیابی به شواهد بیشتر، یا دستیابی به نقطه مرکزی یا نقطه شروع حرکت، یا تعیین جهت حرکت و تصمیمسازی برای عکسالعمل در برابر آن پدیده یا…)
- در مطالعات تطبیقی، باید هدف تطبیق، مسأله تحقیق و دامنه تطبیق مشخص گردد.
تبیین بحث:
مطالب زیر از کتاب «روششناسی مطالعات دینی» و از کارگاه آموزشی مؤلف کتاب جناب آقای دکتر قراملکی اتخاذ و اقتباس شده است:
مطالعات تطبیقی، شناخت یک پدیده در پرتو مقایسه است که با توصیف و تبیین نقاط اشتراک و نقاط اختلاف انجام میپذیرد. مطالعه تطبیقی، شش فرآیند دارد:
- تعریف مسأله
- مشخص نمودن دامنه تطبیق
- فهرست کردن تمام تشابه ها و تمایزهایی که به نظر میرسند (بین مبانی، مسائل، فرضیهها، لوازم، زمینهها، تعریفها، توصیفها، روشها، مراحل، فرآیندها، ابزارها، مثالها، نتایج، توصیهها و…)
- جدا کردن تشابه ها و تمایزهای واقعی از موارد تشابه نما یا تمایزنما
- بررسی علت وجود مشابهت یا علت اختلاف
- تلاش برای حل مسأله تحقیق با دستیابی به این علت
برای کشف تشابه ها و تمایزهای واقعی، باید موارد زیر مورد بررسی قرار گیرند:
- سؤال و مسأله مورد بحث چیست؟ (با چه خلل یا رخنهای مواجه بودهاند که برای رفع آن اقدام به تولید فکر شده است؟ )
- پیشینه معرفتی این مسأله و این بحث چیست؟
- پارادایم حاکم بر بحث چیست؟
- مبادی تصوری و تصدیقی آن کدام است؟
- رویکردهای به کار رفته کدامند؟
- از چه ادلهای استفاده شده است؟
- چه روشی به کار رفته است؟
- از چه ابزاری برای کشف حقیقت استفاده شده است؟
- لوازم و آثار و نتایج نظریه ارائه شده چیست؟
- نظریات مشابه و نظریات رقیب چه مواردی هستند؟
- از چه ادبیاتی استفاده شده است؟
در مطالعات تطبیقی، صِرف مقایسه کردن هدف نیست بلکه از کشف موارد تشابه و اختلاف باید به ملاک تشابه یا اختلاف رسیده شود و بر اساس آن مسألهای حل شود.
در مطالعات تطبیقی، باید ابتدا مقایسهپذیری مواردی که قصد بررسی آنها را داریم اثبات شود. (الف و ب در چه شرایطی منطقاً قابل مقایسه هستند؟ و به عبارت دیگر: مقایسه در چه شرایطی اثربخش است؟ یافتن یک ضلع مشترک میان مواردی که قصد تطبیق آنها را داریم، قدم اول در فرآیند عملیاتی تطبیق است. این ضلع مشترک میتواند یکی از موارد یازدهگانه فوق باشد.
توجه به مثال زیر برای تشخیص رابطه مسأله تحقیق با دامنه تحقیق ضروری است:
با مسأله «کیفیت علم الهی» روبرو هستیم، برای دستیابی به آن (نحوه جمع بین علم بینهایت در عالم وحدت، و علم در عالم کثرت)، به مطالعه تطبیقی میان نظرات سه متکلم اسلامی (خواجه نصیرالدین طوسی، امام فخر رازی و میرسیدشریف) میپردازیم؛ در چنین حالتی «علم الهی» مسأله تحقیق است و «سه متکلم» دامنه فعالیت تطبیقی در این تحقیق. همین مثال میتواند به این صورت مطرح گردد که میخواهیم روش تحلیل سه متکلم مذکور را در مسائل کلامی بررسی کنیم و این کار را در ضمن بحث «علم الهی» انجام میدهیم، در این حالت، مسأله تحقیق «روششناسی این سه متکلم» است و دامنه تحقیق «علم الهی» است.
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
بر اساس مطالب فوق میتوان نمونه جدول تحلیلی تطبیقی میان چند نظریهپرداز در موضوعی مانند «علم دینی» را به صورت زیر ارائه کرد:
در موضوع نظریات امکان و تولید علم دینی
با هدف کشف نقاط مشترک میان نظریهها
در دامنهٔ صاحبنظران ذکر شده درجدول
توجه: بر اساس جدول فوق، باید گزارش تحقیق، با محتوای نقاط اشتراک و اختلاف و علت اختلاف و آثار این اختلاف، تدوین شود.
ردیف |
شاخص |
نظریهٔ آقای خسروپناه |
نظریهٔ آقای بستان |
… |
|
۱ |
عنوان نظریه |
الگوی حکمی اجتهادی |
اجتهاد فقهی تفسیری |
||
۲ |
متن فرضیهٔ نظریه |
با الگوی حکمی اجتهادی، تولید علوم انسانی رفتاری اجتماعی، دینی ممکن و معنیدار است. |
علم اجتماعی اسلام= منظومهای معرفتی دربارهٔ جهان واقع مادی در سطح تجربی و فراتجربی است |
||
۳ |
موضوع فرضیه، با تعریف و قیود آن |
علم دینی (تعریف نشده است) با قیدِ «در حیطه علوم رفتاری اجتماعی» و با قیدِ «فرآیند کلی تولید» |
منظومهای معرفتی درباره جهان واقع |
||
۴ |
محمول فرضیه، با تعریف و قیود آن |
الگوی حکمی اجتهادی (تعریف: استخراج مبانی فلسفی از حکمت اسلام با ابزار عقل و استخراج شاخصهای انسان مطلوب از گزارههای دین با ابزار اجتهاد و استخراج خصوصیات انسان موجود با ابزار تجربه |
گردآوری نظریات از متون دینی با روش استنباطی اجتهادی |
||
۵ |
مسأله نظریه (به حل چه مسألهای میاندیشد؟ ) |
فرآیند اسلامیسازی علوم انسانی چگونه است؟ (فرآیند معرفتی، فرآیند راهبردی، فرآیند مدیریتی) |
نا سازگاری قسمتی از نظریات علوم اجتماعی تجربی با مبانی دینی اسلامی |
||
۶ |
پارادایم فرضیه (بستر معرفتی، پیش فرضها و مبانی) |
پیشینه تاریخی: |
تلاش اسماعیل فاروقی، نقیب العطاس، جابرالعلوانی، شهید صدر |
ندارد |
|
مبنای هستیشناسانه: |
حکمت متعالیه |
نگاه از منظر دین و عقل به هستی (حکمت متعالیه) |
|||
مبنای انسانشناسانه: |
انسانشناسی عام استخراج شده از حکمت متعالیه |
افرادی با قابلیت ادراک هست ها (عقل نظری) و بایدها (عقل عملی) دارای قدرت سنجش –منفعت طلب –متاثرازعوامل بیرونی دارای هویتی ثابت وواحد، جوهر مشترک و تغییرناپذیر (فطرت) دارای ابعاد تحول پذیر فراوان -قدرت انتخاب وانحراف پذیری متمایل به ساختارهای جمعی ودارای نظم |
|||
مبنای معرفتشناسانه: |
مبناگروی و بداهتمحوری |
مبناگرایی، شناخت واقعیت، رد نسبیت گرایی |
|||
مبنای ارزششناسانه: |
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
روششناسی، روش تحقیق، موجهسازی، مطالعات تطبیقی، روششناسی مطالعات دینی