بسم الله الرحمن الرحیم

دسته‌ها
نقشۀ راه

برنامه‌های پیشرفت و توسعه

موضوع بحث:

«الگوی پیشرفت و توسعه» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟

(مقالهٔ منتخب: «گزارش علمی تحقیق «برنامهٔ توسعه با اقتباس از نگرش اسلام» »)

مسألهٔ بحث:

چگونه می‌توان جامعه را بر اساس نظر خداوند به پیش برد و به پاسخ‌گویی بهینه به کلیه سطوح نیازهای بشر رسید؟ راهبرد مرکزی برای این حرکت چیست؟ نقطه شروع آن کدام است؟ مراحل حرکت کدامند؟ اصلی‌ترین عامل بهینه‌سازی چیست؟ نقاط بحران کدامند؟ محورهای این حرکت و نقشه آن چگونه است؟ راهبردهای حاکم بر هر محور کدامند؟

فرضیهٔ بحث:

  1. توسعه و پیشرفت= فرآیند تغییر مثبت در نگرش، احساس و مهارت‌های جمعی افراد جامعه برای ایجاد کیفیت برتر پایدار در زندگی.
    در تعبیر دیگری توسعه= ساختارسازی برای تولید رفتارهای شبکه‌ای منجر به ارتقاء کیفیت زندگی.
  2. ساختار برنامه توسعه در چهار محور کلان تنظیم شود:
    1. ارتباط با خود (بدن _ فکر _ روح و احساس_ رفتار و عمل)
    2. ارتباط با همنوع (خانواده _ محیط کار _ جامعه_ بین الملل)
    3. ارتباط با محیط زیست
    4. ارتباط با خدا (لمس واحساس ماوراء و شبکه هستی)
  3. مدل توسعه و پیشرفت= مدل مهارت‌محور (مدل توسعه انسانی، با خصوصیت شبکه‌ای آینده‌نگار، با چتر استراتژیک تولید مهارت)
  4. نقطه شروع فرآیند توسعه= سیستم آموزشی (در توسعه از پایین به بالا) و سیستم تصمیم‌گیری (در توسعه از بالا به پایین) که همزمان باید فعال شوند و مرکز تلاقی آنها عبارتست از: تربیت مدیران دارای مهارت تصمیم‌گیری شبکه‌ای و کنترل سیستم‌های هوشمند اجتماعی.

تبیین بحث:

مقصود از کلمات به کار رفته در تعریف توسعه و پیشرفت:

«ساختارسازی» = تعیین فرآیند ناوابسته به مصادیق و اشخاص، و وابسته به شاخص‌های کمّی و کیفی.

«شبکه‌ای» = معادله مطلوبیتی که برآیند پنج مؤلفه زیر است:

  • مطلوبیت جسمی
  • مطلوبیت فکری و روانی
  • مطلوبیت محیطی
  • مطلوبیت جمعی (امنیت پنج‌بُعدی ‌‌خانواده، سازمان، شهر، کشور، بین‌الملل)
  • مطلوبیت پایدار (با میل به سوی بی‌نهایت= ابدیت)

«ارتقاء» = افزایش رضایتمندی.

«کیفیت زندگی» = قرار گرفتن در موقعیتی که دارای شاخص‌های زیر باشد: (هم در سطح خُرد و هم در سطح کلان)

۱.آگاهی ۲.امنیت ۳.سلامتی ۴. درآمد مناسب ۵. ارتباطات موثر ۶. آرامش روحی

مهم‌ترین مفهوم در این قسمت مفهوم «شبکه» است و درمفهوم «شبکه»، مرکز ثقل بر مفهوم «ابدیت» است.

تمایز اصلی تفکر اسلام باتفکرات دیگر در مباحث توسعه، مدرنیته، تغییر و تحول، پایداری، بهینه‌سازی، رشد، معنای زندگی، آرامش، کیفیت زندگی، اسلوب زندگی، منفعت، خوب و بد، باید و نبایدهای حقوقی و اخلاقی، بر مفهوم شبکه‌ای بودن زندگی با شاخصه «ابدیت» متمرکز است. این مفهوم، خود را در مدل توسعه پیشنهادی در شاخص «احساس حضور خدا»، نشان خواهد داد. یعنی سیستم‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که علاوه بر اثر خاصِ مورد انتظار از آنها (مانند ایجاد سلامت در سیستم بهداشتی، ایجاد درآمد کافی درسیستم اقتصادی)، احساس حضور خداوند در هستی و زندگی را برای افرادی که با این سیستم‌ها مواجه می‌شوند تقویت کند.

در توسعه، بر اساس نوع تغییر و مرکز ثقل آن و نوع و ضریب شاخص‌های کیفیت زندگی، مدل‌های مختلفی به وجود می‌آیند مانند:

توسعه اقتصادی، توسعه مبتنی بر بازار آزاد، توسعه تکنولوژیک، توسعه سیاسی، توسعه انسانی، توسعه دانش بنیان، توسعه مهارت محور، مدل توسعه صنعتی، مدل توسعه کشاورزی، مدل توسعه اجتماعی، مدل توسعه فرهنگی، مدل توسعه روستایی، توسعه درونزا، توسعه برون‌زا، توسعه پایدار، نظم یکپارچه جهانی، توسعه مشارکتی، توسعه اخلاق محور، توسعه مدیریت محور، توسعه آب و غذا محور، توسعه سرمایه محور، توسعه تولید محور، توسعه صادرات محور، توسعه نفت محور، توسعه دانایی محور، توسعه خانواده محور، توسعه هویت محور، توسعه قدرت محور، توسعه قناعت محور، توسعه تقاضامحور، توسعه سلامت محور، توسعه خصوصی محور، توسعه دانشگاه محور، توسعه حمل و نقل محور، توسعه ناحیه محور – منطقه محور، توسعه آزادی محور، توسعه نخبه محور، توسعه رشد محور، توسعه زن محور، توسعه فرآیند محور، توسعه مردم محور، توسعه کشاورزی محور، توسعه شهر محور – جامعه محور، توسعه عدالت محور، توسعه آموزش محور، توسعه تعالی محور

برنامه توسعه پاسخ‌گوی سؤالات زیر است: (چگونگی‌ها)

  1. چگونه به هدف زندگی برسیم؟
  2. چگونه روح سالم داشته باشیم؟
  3. چگونه فکر و ذهن فعال و خلاق داشته باشیم؟
  4. چگونه بدن سالم و قوی داشته باشیم؟
  5. چگونه ارتباط مطلوب با دیگر انسانها داشته باشیم؟
  6. چگونه محیط زندگی سالم داشته باشیم؟
  7. چگونه نیازهای خود را به راحتی برطرف کنیم؟

یعنی در صورتی توسعه محقق می‌گردد که:

ساختارها و سیستم‌ها در کشوربر اساس شاخص‌های مهارتی تعریف و توسط انسانهای ماهر مدیریت شوند. پس:

چترراهبردی حاکم بر برنامه توسعه، ایجاد توانایی تولید و تغییر رفتارها است.

یعنی در صورتی توسعه محقق می‌گرددکه:

اغلب اکثر افراد جامعه توانایی دست‌یابی به اطلاعات صحیح و مفید را داشته و بتوانند از این اطلاعات در عمل استفاده کنند و رفتارهای نافع از خود بروز دهند و از بروز رفتارهای مضرّ جلوگیری کنند و بر اساس نگرش اسلام، احساس آنها از حضور خداوند و موقعیت او در زندگیشان، بطور مستمر افزایش یابد.

(تغییر رفتارهای علمی و آموزشی، تغییر رفتارهای اقتصادی، تغییر رفتارهای خانوادگی، تغییر رفتارهای کلامی، تغییررفتارهای فرهنگی، تغییر رفتارهای عبادی، تغییر رفتارهای قدرتی، تغییر رفتارهای صنعتی، تغییر رفتارهای مصرفی، تغییر رفتارهای رسانه‌ای، تغییر رفتارهای بین‌المللی)

این توانایی برای مدیریت رفتارهادر صورتی در جامعه عمومی می‌شود که طراحی سیستم‌ها و ساختارهایی که گردش افراد جامعه در آنها جریان دارد، به هدف ایجاد مهارتِ «تغییر رفتار» صورت گرفته باشد.[۱]

نقطه شروع برنامه توسعه، سیستم آموزشی (در توسعه از پایین به بالا) و سیستم تصمیم‌گیری (در توسعه ازبالا به پایین) است. که همزمان باید فعال شوند. فعال‌کننده و فعال‌نگاه‌دارنده حرکت سیستم توسعه، تیم مدیریتی ماهر است. بنابراین منطقه هم‌پوشانی این سه عامل، نقطه شروع برنامه توسعه خواهد بود:

یعنی در صورتی توسعه کشوری محقق خواهد شد که:

هرم پیشنهادی تصمیم‌گیری در محورسیاست و تصمیم‌گیری برنامه آموزشی پیشنهادی در محور آموزش را برای تولید مدیران و مجریان آموزشی فعال کند. و این فضا در کلیه ساختارها و سیستم‌های کشوری جریان یابد. (تولید نیروی انسانی دارای مهارت‌های شبکه‌ای‌) و سیستم کنترل کیفیت ملی (امربمعروف و نهی‌ازمنکر)، بر کیفیت مهارت‌ها نظارت داشته باشد.

راهبردهای پیشنهادی برای برخی از محورهای توسعه و پیشرفت:

  1. راهبرد هرم دانایی‌محور در سیستم مشارکت عمومی در تصمیم‌گیری
  2. راهبرد آموزش پنج بُعدی در سیستم آموزشی
  3. راهبرد تحقیقات محصول‌محور در سیستم پژوهشی
  4. راهبرد تولید مدیران برای سیستم‌های هوشمند در سیستم های اداری
  5. راهبرد مهارت مدیریت احساس در سلامت روانی
  6. راهبرد حداکثرسازی نفع بیمار درتوسعه بهداشت و درمان
  7. راهبرد نهادینه کردن فرهنگ قراردادنویسی در توسعه قضایی
  8. راهبرد خانواده ماهر در سیستم اجتماعی
  9. راهبرد چهارراه جهانی تبادل کالا وعلم در سیستم تجاری
  10. راهبرد شهرهای واسطه‌ای در آمایش سرزمین

نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:

  1. بازتعریف هویت «پیشرفت و توسعه» با رویکرد ساختارگرایانه و با مدل مهارت‌محور (دانش‌بنیانی که منجر به تولید مهارت شود) و با نقطه شروع تربیت مدیران سیستم‌ساز، از نتایج این بحث است.
  2. در هر یک از موارد فوق و در محورهای توسعه و نقشه پیشرفت، گزاره‌های دین اسلام، توصیفات و توصیه‌های راهبردی برای شکل‌گیری و بهینه‌سازی فرآیندها ارائه کرده است.

مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:

علم دینی، تمدن اسلامی‌، الگوی اسلامی پیشرفت و توسعه، توسعه مهارت‌محور


  1. این مسأله ومسالهٔ شبکه‌ای بودنِ مدل، سبب می‌شود تا اشکالات و نواقص مکتب رفتارگرایی در تعلیم و تربیت بر این نظریه وارد نشود و مکانیزم سه‌جانبه شناختی، ساختاری و رفتاری به صورت برآیندی، عملیات رشد و تعالی را مدیریت کنند.[]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.