موضوع بحث:
«شبکه علوم حوزوی» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
(برگرفته از مقالهٔ: «راهبردهای تحول در حوزه»)
مسألهٔ بحث:
علوم لازم برای دستیابی به مهارت استخراج موجّه نظر خداوند از منابع دین کدامند؟ نسبت آنها با یکدیگر چیست؟ اهداف آموزشی در هر یک از این علوم کدامند؟ چگونه باید تحصیلی تفکرساز و مهارتمحور در هر یک از آنها داشت؟
فرضیهٔ بحث:
- ۱۲ علم برای کسب مهارت «استنباط نظر خداوند از منابع دین= اجتهاد» لازم است.
- برخی از این علوم، ابزار برای برخی دیگر نیز هستند و علوم تغذیهکننده نام دارند.
- اهداف آموزشی در هر یک از این علوم باید به صورت مهارتی تدوین شوند.
- تحصیل خلاق، تفکرساز و مهارتی، با روش تحصیلِ «کارگاهی» میسور خواهد بود.
(تفصیل بحث روش آموزش کارگاهی در: «روش تدریس تفکری و مهارت محور»)
تبیین بحث:
علوم لازم برای اسلامشناس عمومی در حوزه تمدنساز و هدف حداقلی مهارتی در هر یک از آنها:
حداقل لازم در روش تحصیل:
حداقل لازم در منطق:
حداقل لازم در روش تحقیق:
حداقل لازم در ادبیات
حداقل لازم در دینشناسی:
حداقل لازم در تفسیر:
حداقل لازم در حدیث:
حداقل لازم در تاریخ:
حداقل لازم در فقه:
حداقل لازم در فلسفه:
حداقل لازم در کلام:
حداقل لازم در عرفان:
حداقل لازم در اخلاق
شبکهٔ علوم فوق: (تغذیهکننده علم دیگر + مصرفکننده از علم دیگر)

تفصیل اهداف در هر یک از علوم فوق: (فهرست این اهداف، به گونهای تدوین شده است که کاربرد آن علم و جهتگیری ذهنی و عملی در هنگام تحصیل آن علم را ارائه کند.)
اهداف واحدهای آموزشی زباندانی
(ادبیات عرب و ادبیات فارسی)
هدف مرکزی و حداقل لازم:
شاخص اندازهگیری:
- فراگیر باید بتواند نمونه ترجمهای از قرآن بنویسید به طوری که خواننده پس از خواندن، ابراز کند گویا مستقیماً مخاطب خداوند بوده است و معانی آیات را حسّ کرده است.
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی ادبیات عرب و ادبیات فارسی:
- بتواند متون علمی عربی قدیم و جدید را با همراهی کتب لغت ترجمه کند و در صورت نقد شدن، از ترجمهٔ خود دفاع علمی نماید.
- بتواند برای تشخیص ریشهها و وزنها و ترکیبها و سیاقهای مشابه استدلال بیاورد و تفاوت آنها را در ترجمه آشکار کند.
- جدول لغتمعنی دقیق[۱] از تمام ریشههای کلمات قرآن و ادعیه تهیه کند.
- بتواند مَثَلها و تشبیهها و استعارهها و کنایههای قرآن و نهجالبلاغه و ادعیهٔ رایج را بر اساس معادلات ادبی تحلیل و تفسیر کرده، معادل فارسی ملموس برای آنها عرضه نماید.
- بتواند تحلیلهای ادبی در تفاسیر[۲] و مباحث فقهی را با مراجعه به منابع ادبی، ارزیابی کند.
- بتواند بررسی تطبیقی میان سبک گفتاری و محتوایی قرآن و گفتارهای بشری در موضوعات مشابه، انجام دهد و مخاطب را قادر به مقایسه و قضاوت نماید.
- بتواند مقالهای علمی در موضوعات علوم دینی را که حاوی آیات و روایات و نصوص تاریخی، تفسیری، فقهی و اسامی اشخاص و اماکن، کتب و اشعار است در یک مجمع علمی بدون غلط و با لحن متناسب با معانی جملات به عربی و فارسی قرائت کند و در صورت ایرادِ نقد به درستخوانی او، بتواند با استناد به قواعد ادبی، عملکرد خود را اثبات کند.
- بتواند مقالهای به زبان فارسی یا عربی حاوی موارد فوق را که در چنین مجامعی قرائت میشود بفهمد و به سؤالاتی که دربارهٔ آن مقاله میشود پاسخ بگوید.
- بتواند از کتب اشعار، دائری المعارفها و پایگاههای اطلاعاتی فارسی و عربی استفاده کند و به سؤالاتی که دربارهٔ آنها میشود پاسخ بگوید.
- بتواند یادداشتهای درسی، محتویات وبلاگ، تبادلهای نوشتاری در اطاقهای گفتگو و نامههای الکترونیکی را بدون غلط در دستور زبان و در املاء به فارسی و عربی بنویسد.
- بتواند در تبادلهای گفتگویی در اطاقهای گفتگو و در محاورات غیررسمی با افراد، نگرش، قانون و فرهنگ تشیع و شیعیان ایرانی را به فارسی و عربی توصیف کند.
- در استفاده از کلمات فارسی هنگام صحبت یا کتابت و معادلگذاری هنگام ترجمه، از کلماتی استفاده کند که بیشترین انس را با مخاطب و با ادبیات دین دارد. (برآیندی از تناسب با انس مخاطب و تناسب با کلمات و تعابیر به کار رفته در منابع دینی عربی)
- بتواند اشعار را بخواند و بفهمد و از اشعار و ضربالمثلهای فارسی و عربی در کلام و نوشتار خود استفاده کند.
- بتواند مقالهای علمی در هر یک از موارد زیر بنویسید:
- هویت زبان و ادبیات
- علم زبانشناسی
- سبکها و ساختارهای زبانی
- معجمشناسی و اعتبارسنجی آنها
- دستور زبان
- دلالت
- نشانهشناسی
- معنیشناسی
- نقد ادبی
- هویت بلاغت
- بلاغت و اعجاز قرآن
- ویژگیها و تمایزهای زبان عربی
- هویت ترجمه و تئوریهای ترجمه
- نقد ترجمهٔ متون دینی
- کتابشناسی ادبی
- شخصیتشناسی ادبی
- بتواند برای محافل علمی و رسمی، نامهٔ خطی با خط تحریری بنویسد به گونهای که رؤیتکنندهٔ خطِ نامه احساس کند با فردی تحصیلکرده و منضبط مواجه است.
اهداف واحدهای آموزشی روششناسی
(روش تحصیل در حوزه، روش تحقیق در علوم انسانی، منطق و معرفتشناسی)
هدف مرکزی و حداقل لازم: (به ترتیبِ واحدهای فوق)
شاخص اندازهگیری:
- فراگیر باید بتواند برای تصمیمات و رفتارهای تحصیلی خود استدلال آموزشی بیاورد.
- فراگیر باید بتواند در برابر هر مجهولی که به او داده میشود، نقشه و برنامهٔ راهحل تهیه کند و اجرا نماید.
- فراگیر باید بتواند ادعای خود را با استفاده از قالبهای منطقی اثبات نماید و مغالطات موجود در ادعای رقیب را نشان دهد.
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی روش تحصیل در حوزه و روش تحقیق در علوم انسانی:
- بتواند هویت حوزه و طلبگی را (هم به صورت مکتوب و هم به صورت شفاهی) به گونهای تبیین کند که ضرورت و کارآمدی آن در دنیای معاصر برای مخاطبی که پیشذهنیتهای غلط دارد ملموس شود.[۳]
- فراگیر باید بتواند از انتخاب خود نسبت به طلبه شدن دفاع معقول نماید.
- تحصیل در حوزه و قرار گرفتن در موقعیت طالب علوم و معارف اسلام و انتخاب یک زندگی علمی، برای او از یک انتخاب اولیه به یک فرهنگ برتر تبدیل شود.
- اهمیت حرکت آگاهانه و قدم به قدم برای تحصیل را لمس کند به طوری که اقدام به برنامهریزی برای زندگی علمی و عملی خود نماید و در برنامهریزی تحصیلی بتواند برنامهٔ کاربردی و درازمدت داشته باشد.
- بتواند ضرورت حرکت آگاهانه و قدم به قدم بر اساس نقشهٔ علمی، برای تحقیق را اثبات کند به طوری که مخاطب بتواند نسبت به محتوای مطالعاتی که دارد اعتبارسنجی کند.[۴]
- بتواند بر اساس فرآیند و روش انجام یک تحقیق علمی موجّه در زمینهٔ علوم و معارف اسلام باز تولید[۵] علم کند.
- بتواند هندسه و شبکهٔ به هم پیوستهٔ علوم و معارف اسلام را به صورت یک دستگاه فکری و رشتهٔ علمی تبیین کند به گونهای که مخاطب بتواند به سؤالاتی که راجع به موقعیت هر علم و محورهای ارتباطی علوم با یکدیگر و با زندگی معاصر میشود پاسخ بگوید.
- بتواند در مسیر تحصیل، مهارتهای زیر را به تدریج کسب کند و به کار ببرد:
- مهارت سؤالپردازی و نیازشناسی
- مهارت تفکر و نفوذ به مسأله و تولید اولیهٔ اطلاعات (بدون مراجعه به منابع و اطلاعات موجود)
- مهارت کشف ذرّات و معادلات بنیادین در هر علم و مسألهای
- مهارت جستجوی ارتباطات و متغیرهای درونی و بیرونی موضوعات (مهارت نگرش شبکهای)
- مهارت جستجوی منابع و اطلاعاتِ موجود در مورد موضوع و مسأله
- مهارت مطالعه
- مهارت انتخاب و تصفیهٔ اطلاعات بر اساس کارآمدی
- مهارت ثبت، طبقهبندی، ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات
- مهارت مطالعات تطبیقی
- مهارت شبیهسازی عملیاتی اطلاعات و مدلسازی
- مهارت آیندهنگری و تصمیمسازی
- مهارت مباحثه و گفتگوی علمی
- مهارت جذب و دریافت علم
- مهارت تدوین مکتوبات علمی
- مهارت توسعهٔ افقهای علمی
- مهارت مدیریت زمان و برنامهریزی
- مهارت بهبود مستمر
- مهارت عبودیت (با شاخصهای مذکور در روایت عُنوان بصری)
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی منطق و معرفتشناسی:
- ذهن و فکر و کیفیت تولید و تکثّر افکار را بشناسد و ضرورت تفکر خودآگاه و قدم به قدم را احساس کند.
- بتواند مفاهیم و تصوّرات خود و دیگران را به گونهای بازسازی کند که از تصوّر اجمالی و کلّی خارج شده و منشأ تصمیم و رفتار شوند.[۶]
- «دستگاه فکری» را بشناسد و کیفیت پدید آمدن یک دستگاه فکری را بداند و بتواند با مهندسی معکوس به ذرّات بنیادین آن برسد[۷] و دستگاه را دوباره بازسازی نماید.
- بتواند وجود پل و رابطهٔ میان ذهن و خارج از ذهن را ثابت کند و صدق دستگاه فکری مورد نظر خود را مستدلّ نماید.
- توانایی تجزیه و ترکیب گفتارهای روزمرّه و بالخصوص آیات و روایات به قالبهای منطقی را داشته باشد و مقدّمات مخفی و غیرمذکور در آنها را آشکار سازد و بررسی نماید.
- توانایی تشخیص و ارائهٔ لوازم منطقی گفتارها و ادّعاها را داشته باشد.
- بتواند رابطهٔ منطق و ادبیات را در ضمن دستور زبان نشان دهد.
- بتواند رابطهٔ منطق و قضایای اعتباری را در ضمن امر و نهیها و خوب و بدهای روزانه نشان دهد و کیفیت تولید اعتباریات از حقایق را در قالب قیاسهای منطقی ارائه کند.
- بتواند در کوتاهترین مسیر، استدلال کند و استدلالهای متفاوتی برای یک موضوع تولید نماید.
- بتواند در هنگام مواجهه با یک تفکر و ادعای غلط، نَه فقط مخاطب را ساکت کند بلکه نسبت به اشتباه موجود در تفکرش اقناع نماید.
- منطق جدید را بشناسد و بتواند علّت پیدایش و وجوه تمایز آن با منطق قدیم را توضیح دهد و قلمرو اعتبار منطق ارسطویی را در برابر نقدهای منطق جدید مشخص کند.
- بتواند از منطق احتمالات و منطق فازی در تحلیل گزارهها و قضایای روزمرّه استفاده کند.
اهداف واحدهای آموزشی دینشناسی
(کلّیات و منابع دین[۸]، نگرش و عقائد دین، قانون دین، فرهنگ و اخلاق دین)
هدف مرکزی و حداقل لازم: (به ترتیبِ واحدهای فوق)
شاخص اندازهگیری:
- فراگیر باید بتواند از عقیدهٔ خود در برابر عقاید دیگر در یک جمع عمومی دفاع کند و حداقلِ نصف بعلاوهٔ یک از هیئت منصفه، حقّانیت او را اذعان کنند.
- فراگیر باید کتابی با عنوانِ «اسلام چه میگوید؟[۲۰] دفتر اول: نگرشها» برای مخاطبِ عام بنویسد که هیئت داوران رأی به صحّت استناد مطالب به اسلام و رأی به قابلیت ایجاد «احساس عقلانیت و انسجام، احساس اجرایی بودن و احساس برتری اسلام بر موارد رقیب» بدهند.
- فراگیر باید شاخص فوق را به صورت «دفتر دوم: قوانین» و «دفتر سوم: فرهنگ» نیز عملیاتی سازد.
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی «کلّیات و منابع دین»
اهداف تکمیلی در دینشناسی و کلام جدید:
- بتواند هویت دین، اهداف دین، قلمرو دین، کارکرد دین را به گونهای توصیف کند (هم شفاهی و هم کتبی) که مخاطب با تصوّرِ آن، تصدیق به ضرورت دینداری و مراجعه به دین در جوانب مختلف زندگی بنماید.
- بتواند علّت تکثّر ادیان را تبیین کند و شاخصهای یک دین صحیح و حق را طوری عرضه کند که مخاطب بتواند برای تشخیص درستی و نادرستی نمونهٔ مورد نظرش به کار ببرد.
- بتواند با ذکر شواهد و مثالها، سبک گفتاری و خصوصیات زبانی دین را در یک بررسی تطبیقی با سبکهای گفتاری دیگر مقایسه کند و دستورالعمل اجرایی برای فهم اولیهٔ گزارههای دین و شرائط لازم برای فهم تحلیلی آنها را ارائه دهد.
- بتواند جدولی تطبیقی از نگرش، قانون، فرهنگ و کارکرد ادیان و مذاهبِ جریانساز در تاریخ بشر تهیه کند و در یک جلسهٔ عمومی در سطح طلاب و دانشجویان، نقاط ضعف و قوّت هر کدام را ارائه نماید و با استناد به نظر متخصّصین، نگرشها، قوانین و فرهنگهای رقیب اسلام و تشیع در زمان حال و آینده را عرضه نماید.
- بتواند پاسخ شبهات دارای فراوانی در سطح دانشجویی، اطاقهای گفتگو و وبلاگها را به گونهای بیان کند که مخاطب نَه فقط ساکت بلکه قانع شود و تصحیح نگرشی برای او صورت پذیرد.
- بتواند راجع به مطالبی که در مباحث دینشناسی عرضه میکند، منابع اطلاعاتی (اعم از چاپی، شفاهی[۲۱]، الکترونیکی[۲۲] و شخصیتهای علمی[۲۳]) معرفی کند و اعتبارسنجی نماید.
اهداف تکمیلی در علوم قرآنی و تفسیر:
- بتواند در یک چکیدهٔ توصیفی (شفاهی و کتبی)، کلّ قرآن و تکتک سورهها را معرفی کند به طوری که حداقل پاسخ به سؤالات زیر باشد:
- این سوره پاسخ به چه سؤالاتی است؟
- هدف اصلی این سوره چیست؟
- برای رسیدن به هدفِ فوق از چه نقطهای آغاز شده است؟ و چه مراحلی طی شده است؟
- موقعیت این سوره در کلّ قرآن چگونه است؟
- تمایز این سوره با سورههای مشابه چیست؟
- چگونه از این سوره برای رشد در زندگی استفاده کنیم؟
- بتواند قرآن و خصوصیاتش را با کتابهای ادیان دیگر مقایسه کند به طوری که مخاطب، تصویری که پیروان هر یک از این کتب در ذهن دارند را حسّ کند و بتواند برتری قرآن را خود نتیجه بگیرد.
- بتواند اثبات کند قرآنی که در دست دارد، تحریف ندارد و همان وحی الهی به پیامبر اسلام است.
- بتواند خصوصیات گفتاری و زبانی قرآن را به گونهای تشریح کند که مخاطب از سویی علاقهمند به مراجعهٔ مستقیم و تدبّر در آیات بشود[۲۴] و از سوی دیگر خود را نیازمند مراجعهٔ به تفسیر و متخصّص ببیند.[۲۵]
- بتواند به سؤالِ انتقادی «مطالب چندین قرن گذشته چگونه میتواند زندگی پیچیدهٔ امروز و فردا را مدیریت کند؟ » با ذکر شواهد و مستندات پاسخ بگوید.
- بتواند با استفاده از منابع تفسیری با سبکهای مختلفِ روشمند و معتبر، معنی آیات را از زوایای مختلف به دست آورد و به صورت یک جمعبندی دارای انسجام ارائه کند.
- بتواند برای سطوح و گرایشهای مختلفِ مردم منابع تفسیری مناسب برای مطالعه معرفی کند و شیوهٔ بهرهبرداری بهینه از آن تفسیر را توضیح دهد.
- بتواند تفاوت میان آیات مشابه در یک موضوع را توضیح دهد به گونهای که مخاطب دو تصویر متفاوت در ذهن خود ترسیم نماید.
- بتواند پاسخ شبهات دارای فراوانی در سطح دانشجویی، اطاقهای گفتگو و وبلاگها را به گونهای بیان کند که مخاطب نَه فقط ساکت بلکه قانع شود و تصحیح نگرشی برای او صورت پذیرد.[۲۶]
- منشور راهبردی ایجاد تمدن اسلام را بر اساس آیات قرآن تدوین کند.
- بتواند برای فهرستی از موضوعاتِ مبتلا به در زندگی، حداقل یک آیه را از حفظ بخواند.
- بتواند به سرعت مجموعههای موضوعی از آیات را از قرآن بازیابی کند.
- بتواند از نرمافزارهای قرآنی برای مطالعات تطبیقی میان آیات و میان تفاسیر استفاده نماید.
- در قرائت روزانهٔ قرآن، صحیح و حزین بخواند و به تدریج خود را مخاطب کلام الهی احساس نماید و واسط زبانی را حسّ نکند و در هر سال نسبت به سال قبل، تلقّی و دریافت معنایی بیشتری نسبت به آیات در خود بیابد.
- با حسّی که از آیات پیدا کرده است، برای قرائت سُوَر مختلف در نمازهای یومیه اشتیاق داشته باشد.
اهداف تکمیلی در علوم حدیث:
(اعمّ از درایة الحدیث، فقه الحدیث و رجال الحدیث)[۲۷]
- بتواند در یک چکیدهٔ توصیفی (شفاهی و کتبی)، فهرستی از کتب حدیثی شیعه و عامّه را معرفی کند به طوری که حداقل پاسخ به سؤالات زیر باشد:
- کتاب به چه انگیزهای به احادیث پرداخته است؟
- ساختار طبقهبندی و دستهبندی احادیث در کتاب چگونه است؟
- کیفیت نقل و مستندسازی احادیث در کتاب چگونه است؟ (ضریب اعتبار کتاب)
- خصوصیت ممیزهٔ کتاب از کتب مشابه چیست؟
- چگونه میتوان از کتاب بیشترین بهرهبرداری را انجام داد؟
- بتواند سند یک روایت را پیدا کند و بر اساس نظر متخصّصین اعتبارسنجی نماید[۲۸] یعنی بتواند به سؤالِ «سندِ این حدیث کجاست؟ و از کجا معلوم اعتبار داشته باشد؟ » پاسخ روشمند و مصداقی بدهد به گونهای که سؤال کننده اعتبار حدیث را لمس کند.
- بتواند هنگام استفاده از یک حدیثِ معتبر، برای انتقال حسّ اعتبارِ حدیث به مخاطب، نکات شخصیتشناسانه از خصوصیات برخی راویانِ دارای فراوانی در سند احادیث ذکر کند.
- بتواند هنگام عرضهٔ حدیث غیر معتبر، نادرستی حدیث را حدس بزند و سؤالات حاوی قرائن لازم بر عدم اعتبار حدیث را بر گویندهٔ حدیث عرضه کند.
- فهرستی از احادیثی که به اجماع متخصّصین، از اسرائیلیات یا جعلیات عامّه هستند را بشناسد و بتواند عدم اعتبار آنها را با ذکر منبع به مخاطب منتقل کند.
- بتواند برای فهرستی از موضوعاتِ مبتلا به در زندگی، حداقل یک حدیث را از حفظ بخواند.
- منشور راهبردی ایجاد تمدّن اسلام را بر اساس روایات تدوین کند.
- بتواند به سرعت مجموعههای موضوعی از احادیث را از منابع بازیابی کند.
- بتواند وجه جمع فهرستی[۲۹] از احادیث به ظاهر متخالف را ارائه دهد به گونهای که مخاطب اذعان به انسجام کند.
- بتواند تحلیل و تفسیر غریب الحدیث[۳۰] را طوری که مخاطب انسجام و منطقی بودن آن را احساس کند ارائه دهد.[۳۱]
- بتواند هنگام استناد به یک حدیث برای ایجاد تغییر در رفتار مخاطب، به سؤال انتقادی «از کجا معلوم مطلب این حدیث مربوط به زمان ما هم باشد و اختصاص به زمان صدور آن نداشته باشد؟! » پاسخ روشمند و به همراه شواهد بدهد به گونهای که مخاطب اذعان به کلّیت و عمومی بودن حدیث بنماید و در به کار بردن سؤال انتقادی مذکور برای موارد بعدی تردید کند.
- بتواند از نسخههای خطّی استفاده کند و به آنها استناد نماید.
- سبک گفتاری و نوع کلمات و ترکیبهای به کار رفته در روایات را در موضوعات مختلف بشناسد به طوریکه بتواند فهرستی از کلیدواژههای صحیح برای جستجو را به درخواستکنندهٔ تحقیق و مطالعه، عرضه نماید.
- بتواند روایات را به زبان زندگی معاصر ترجمه کند.[۳۲]
- بتواند از نرمافزارهای حدیثی و رجالی خاصه و عامّه استفاده کند به گونهای که در کوتاهترین زمان، بیشترین اطلاعات مرتبط و کمترین اطلاعات ناخواسته بازیابی شوند.[۳۳]
اهداف تکمیلی در تاریخ و سیره:
- بتواند راجع به موضوعات زیر مقالهٔ علمی بنویسید که این مفاهیم را توضیح داده و تأثیر آنها بر نگرش به تاریخ را ارائه کرده باشد:
- انسانشناسی شهری
- جامعهشناسی و معادلات کلّی آن
- فرهنگ و تمدن
- سیاست و معادلات حکومتداری
- استعمار و شیوههای عملکرد آن
- روشهای تاریخنگاری
- فلسفهٔ جغرافیا
- شیوههای تحلیل و تفسیر اسناد، اشیاء و عکسهای تاریخی
- بتواند تجزیه و ترکیب[۳۴] محتواهای تاریخی را انجام دهد و ابزار تحلیل محتوا را در مواد تاریخی به کار ببرد تا بتواند تفاوت تحلیلهای تاریخی انجام شده توسط متخصّصین را تشخیص داده و تأثیر این تفاوت را در نتیجهگیری نهایی نشان دهد.[۳۵]
- بتواند در برابر سؤالِ انتقادی «با توجّه به تحوّلات بسیار گستردهٔ زندگی امروزه، مطالعات تاریخی کاربرد چندانی ندارد و بیشتر باید به آینده پرداخت! ! » با ذکر شواهد، تأثیر عمیق دستیابی به اسباب و علل و روند حوادثِ گذشته، در برنامههای امروز و آینده را نشان دهد.[۳۶]
- بتواند در تفسیر آیات و روایاتی که مربوط به پیامبران، اقوام و ملل و تمدنهای گذشته هستند، گزارشها و مستندات تاریخی ارائه کند و یک جدول تطبیقی از خصوصیات و تمایزات آنها عرضه نماید به گونهای که تصویری دقیق و شفّاف از آیات و روایات مربوطه حاصل شود.[۳۷]
- بتواند شخصیت و فرهنگ[۳۸] هر یک از انبیاء مذکور در قرآن و هر یک از معصومین[۳۹] را در یک مقالهٔ علمی معرفی کند و حداقل ده دقیقه در مورد هر یک از آنها سخن بگوید و کارنامهٔ آنها را ارائه کند، به گونهای که مخاطب پس از استماع، نگرشی جدید و معادلاتی تازه برای تصمیمگیری در خود احساس نماید.
- بتواند فیلمهایی مانند فیلم «محمد رسول الله»، «موسی علیهالسلام»، «امام علی علیهالسلام» و… که در سراسر جهان راجع به تاریخ انبیاء و امامان ساخته شده است را با ارائه شواهد و مستندات نقد کند.
- بتواند افکار و نگرشها و گرایشهای جریانساز در طول تاریخ اسلام را در جدولی تطبیقی ارائه دهد و چگونگی تأثیر آنها بر ایجاد حوادث را تشریح کند.
- بتواند هنگام نقل یک واقعه و حادثهٔ معتبر، با توصیف شاخصهای اعتبارسنجی شده در آن، حسّ معتبر بودنِ صحنه را به مخاطب منتقل کند. (بالخصوص در واقعهٔ کربلا و شهادت هر یک از معصومین)
- بتواند هنگام نقل یک واقعهٔ تاریخی غیر معتبر، نادرستی نقل را حدس بزند و سؤالات حاوی قرائن لازم بر واقعی نبودن مطلب را بر گوینده عرضه کند.
- بتواند نقلهای غیر معتبر قطعی در مراثی معصومین سلام الله علیهم را با مستندات عرضه کند به گونهای که مخاطب نسبت به تکرار در نقل آنها انصراف حاصل نماید.
- بتواند علت اختلاف نقلهای تاریخی را به گونهای برای مخاطب توضیح دهد که منطقی بودن آن را احساس کند و راهحل دستیابی به حداقلهای قطعی از تاریخ را نیز به دست بیاورد.
- بتواند حداقل پنج نمونه از تحریفهای تاریخ توسط کفّار، اهل کتاب، عامّه در گذشته و حال، در کتب تاریخی و دائری المعارفها را با مستندات ارائه کند.[۴۰]
- بتواند برای فهرستی از موضوعاتِ مبتلا به در زندگی، حداقل یک صحنهٔ تاریخی از زندگی انبیاء و ائمه را از حفظ نقل کند.
- بتواند به سرعت قضایا و حوادث تاریخی را از منابع بازیابی کند.
- بتواند تقویم موالید و وفیات و شهادت معصومین علیهمالسلام و برخی شخصیتهای مطرح تاریخ ادیان و اسلام[۴۱] را تنظیم نماید تا بزرگداشت و توجه سالیانه به آنها انجام شود.
- بتواند تقویم تطبیقی درون جهان اسلام با بیرون جهان اسلام را تنظیم نماید تا موقعیت مسلمین و کیفیت عملکرد رسول خدا و معصومین علیهمالسلام با مقایسه با موقعیت کلان جهانی شفّافتر و دقیقتر قابل تصوّر و ترسیم باشد.[۴۲]
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی «نگرش و عقائد دین»
(واحدهای آموزشی فلسفه، کلام و عرفان[۴۳])
اهداف تکمیلی در فلسفهٔ اسلامی:
- بتواند اثبات کند واقعیتهایی هستند. (خارج از خیال و توهّم ما)
- بتواند اثبات کند این واقعیتها، یک شبکه و دستگاه منسجم و یکپارچهٔ وجودی را تشکیل دادهاند و تصادفی و از همگسسته نیستند.
- بتواند روابط[۴۴] بین موجودات و ساختار کلان هستی را ترسیم کند و برای مدّعیات خود استدلال بیاورد.
- بتواند به سؤالات هفتگانهٔ چه هستیم؟ از کجا آمدهایم؟ چگونه آمدهایم؟ به کجا میرویم؟ در کجا هستیم؟ با چه موجوداتی هستیم؟ چگونه حرکت میکنیم؟ پاسخ عقلانی بدهد.[۴۵]
- بتواند وجود خدا و خصوصیات وجودی او را با برهان عقلی اثبات کند.[۴۶]
- بتواند کیفیت ربط موجودات با خداوند را توضیح دهد و برای مدّعای خود استدلال بیاورد.
- بتواند کیفیت خلقت جهان را توصیف کند و استدلال بیاورد و با فرضیات فیزیک جدید مقایسه کند.
- بتواند تصویر فلسفی با استدلال از جهان مادی، ماده، فضا، زمان، نور، انرژی ارائه دهد و با فرضیات فیزیک جدید مقایسه کند.
- بتواند توصیفی از جهآنهای ماوراء ماده ارائه دهد و بر آن استدلال بیاورد و با توصیفهای عرفانی (صادق و کاذب) مقایسه کند و اعتبارسنجی نماید.
- بتواند حقیقت نفس و روح و ذهن و رابطهٔ آنها با یکدیگر و با بدن را با استدلال توصیف کند و با فرضیات روانشناسی و توصیفهای عرفانی مقایسه کند.
- بتواند نگرشهای مطرح در فلسفهٔ اسلامی را در یک جدول تطبیقی عرضه کند و تأثیر انواع نگرشها به هستی و شبکهٔ موجودات، در زندگی را به تصویر بکشد به گونهای که مخاطب اهمیت دستیابی به نگرشی صحیح و جامع از هستی (داشتن اطلاعات فلسفی درست) را لمس کند.
- بتواند تأثیر مبانی فلسفی را در تعلیم و تربیت، برنامهریزی و مدیریت، دینشناسی، تصمیمگیری و معنی زندگی، با شواهد و مستندات نشان دهد.
- مدّعای فلسفههای الحادی و فلسفههای شرقی و غربی را بشناسد و بتواند حداقل یک نقد نسبت به آنها ارائه کند.
- فهرستی از برهانهای عقلی و استدلالهای فلسفی به کار رفته در قرآن و روایات را در دست داشته باشد و بتواند تبیینهای فلسفی متخصّصین از این آیات و روایات را تحلیل و تشریح کند.[۴۷] (مثلاً بیانهای موجود در کتاب المیزان و کتاب بحارالأنوار)[۴۸]
- بتواند سخنرانیها و مقالات تخصّصی فلسفی را درک کند و به سؤالاتی که در مورد محتوای آنها پرسیده میشود پاسخ بدهد.
اهداف تکمیلی در کلام اسلامی:
- بتواند برای کلّیهٔ اهداف مذکور در فلسفه، به جای برهان عقلی، استدلال نقلی بیاورد. (مثلا بگوید: به استناد آیهٔ… نگرش دین نسبت به کیفیت خلقت اینگونه است که…)
- جداول تطبیقی بین گزارههای دین و فرضیات دیگر نگرشها تهیه کند.
- بتواند در صورت ایراد سؤال یا نقد نسبت به معقول نبودنِ محتوای گزارهٔ دین، عقلانیت محتوا را ثابت کند.
- بتواند دستگاه فکری دین را به صورت مجموعهای از گزارهها (آیات و روایات) به صورت یک شبکهٔ منسجم در یک مقاله یا سخنرانی علمی با شواهد و مستندات ارائه کند. (نگرش اسلام به هستی، انسان و زندگی چیست؟ )
- بتواند فلسفهٔ دین، انسانشناسی، فلسفهٔ جامعهشناسی، فلسفهٔ تاریخ، فلسفهٔ زندگی، بر اساس نگرش اسلام را با ذکر مستندات ارائه دهد.
- بتواند ضرورت اختیارِ انسان و عدل الهی، ثواب و عقاب، نبوت، امامت و معاد را بر اساس برهان عقلی اثبات کند و گزارههای دینی نگرشساز نسبت به این موضوعات را تبیین کند به گونهای که منجر به تغییر تصمیم و تغییر رفتار در مخاطب شود.
- نگرشها و دستگاههای فکری رقیب[۴۹] در زمان حال و آینده را در موضوعات فوق بشناسد و بتواند آنها را حداقل در یک مورد نقد کند.
- فهرستی از شبهات دینی مرتبط با نگرشها که دارای فراوانی در جامعه و جهان هستند را تهیه کند و بتواند در یک مناظرهٔ دانشجویی پاسخ اقناعی بدهد.
- بتواند با استفاده از منابع تخصّصی، عقلانیت موجود در تمام گزارههای دین (آیات، روایات صحیح، سیرهٔ قطعیهٔ معصوم) را استخراج کرده و طوری به مخاطب ارائه دهد که منطقی بودن آن ملموس شود.
- بتواند شاخصهای قابل تمایز برای اعتبارسنجی صحّت ادعای یک پیامبر و امام را به گونهای به مخاطب معرفی کند که او بتواند در صورت برخورد با یک مدّعی، اعتبارسنجی عملی اولیه را انجام دهد.
اهداف تکمیلی در عرفان اسلامی:
- بتواند اثبات کند[۵۰] قلب مانند ذهن از منابع شناخت است و دستگاه ادراکی منسجمی دارد.[۵۱]
- بتواند عدم کفایت ذهنیات و نیاز انسان به شهود قلبی را تصویر و اثبات کند.
- بتواند کیفیت ربط مخلوقاتِ محدود با خالق نامحدود و کیفیت حضور و عملکرد خداوند در هستی[۵۲] را تبیین و اثبات نماید.[۵۳]
- بتواند کیفیت ربط نفس انسان با خداوند را تبیین و اثبات نماید.
- مراحل و عوالم فیما بین نفس انسان و خداوند[۵۴] را توصیف کند و برای مدّعای خود استدلال بیاورد.
- بتواند خصوصیات شهود، واردات و خواطر صادق را در هر مرحله توصیف، مستدل و تطبیق کند.[۵۵]
- بتواند کیفیت عبور از هر مرحله و ارتقاء به عالم برتر را توصیف، مستدل و تطبیق نماید.
- بتواند شهودهای کاذب و خلاف را حدس بزند و با ارائهٔ شواهد و معیارها، عدم اعتبار آن را اثبات نماید.
- برای هر یک از موارد فوق، مدّعای نگرشهای رایج و رقیب را بشناسد و بتواند در یک جدول تطبیقی با نگرش عرفان اسلام، به قضاوت مخاطب بگذارد.
- تحلیلهای عرفانی در تفسیر آیات و روایات مرتبط با موضوعات عرفان [۵۶] را بفهمد و اعتبارسنجی کند.
- بتواند از اشعار با مضامین عرفانی در ادبیات فارسی و عربی برای انذار و تبلیغ، وعظ و خطابه استفاده کند و محتوای این اشعار را برای مخاطب توضیح دهد.
- بتواند «انسان کامل» و «ولی الله» را بر اساس نگرش اسلام، توصیف کند به گونهای که مخاطب احساس کند با بشری زمینی که محتویات قلبی ملکوتی دارد روبروست و تصوّری «قابل برقراری ارتباط» از او حاصل کند و بتواند اثبات کند وجود انسان کامل برای هستی ضروری است و توضیح دهد که انسان کامل چگونه در مدیریت هستی نقش دارد؟
- بتواند راهبردهای حرکت به سوی این کمال را توصیف، مستدل و تطبیق کند.[۵۷]
- عرفانهای کاذب و ناقصِ دارای طرفداران قابل توجه[۵۸] را بشناسد و بتواند در یک جدول تطبیقی به قضاوت مخاطب بگذارد و بتواند حداقل یک نقد بر آنها وارد سازد.
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی «قانون دین»
(فقه، قواعد فقه و اصول فقه)
- فلسفهٔ فقه و فلسفهٔ حقوق را به گونهای بشناسد که بتواند فقه اسلام را در یک دستگاه و نظام حقوقی[۵۹] بر اساس معادلات عقلانی تبیین کند و در یک جدول تطبیقی با دستگاههای حقوقی دیگر مقایسه نماید.
- بتواند فهرستی از قواعد پایه و مبنایی دستگاه حقوقی اسلام تهیه کند و موقعیت هر یک را در دستگاه حقوقی اسلام توضیح دهد به گونهای که کاربرد قاعده در تصمیمات و رفتارهای حقوقی برای مخاطب ملموس شود.
- بتواند طبقهبندی و دستهبندیهای متفاوت در ساختار فقه را در یک جدول تطبیقی ارائه دهد و تفاوت عملکرد و تأثیر هر یک را با شواهد و مستندات عرضه کند.
- بتواند شبکهٔ کلان زندگی، تمدن، حکومت و زیرسیستمهای آن را به تصویر بکشد و نیازمندیهای هر قسمت به قوانین و مقررات را توضیح دهد به گونهای که مخاطب فهرستی طبقهبندیشده از نیازهای بشری را به دست آورد.
- بتواند عناوین و موضوعات فقهی را با مسائل و مشکلات امروز زندگی مرتبط کرده، ترجمهٔ مناسب از هر یک از عناوین فقهی ارائه نماید.[۶۰]
- بتواند عملکرد یک مجموعهٔ به هم پیوستهٔ هدفدار (یک سیستم) را تحلیل کند و اجزاء، روابط، هدف، نقطهٔ شروع و حداقل، نقاط بحران، نقطهٔ تعادل، خروجی، کیفیت برقراری روابط و تغییر روابط را توصیف کند و بتواند این تحلیل را بر موضوعات فقهی تطبیق نماید.
- بتواند موضوعات فقهی را از جهت موضوعشناسی با مراجعه به منابع مربوطه توصیف کند[۶۱] به گونهای که متخصّصین هر موضوع این توصیف را معتبر بدانند.
- بتواند اثبات کند گزارههای دین معنیدار است و بر اساس قواعد تفاهم عرفی، دارای ظهور و قابل برداشتِ مقصود است.
- بتواند اثبات کند ظهور هر گزارهٔ دینی در شبکهٔ گزارههای دین[۶۲] معنیدار میشود و به تنهایی قابل استناد نیست.
- بتواند قواعد و روش کشف مقصود قانونگذار (تفسیر متن) را در متون قانونی به کار ببرد[۶۳] و در یک بررسی تطبیقی با عملکرد متخصّص، تحلیل خود را بازسازی کند.
- از نظریات مطرح در قواعد و روشهای تفسیر متن که رقیب محسوب میشوند[۶۴] مطّلع باشد و بتواند حداقل در یک مورد آن را نقد کند.
- روند و کیفیت تولید یک قانون و قواعد قانونگذاری[۶۵] را بشناسد به گونهای که در موارد عدم قابلیت استفاده از نص، بتواند مراحل پدید آمدن قانون جدید را برای مخاطب تشریح کند تا معقولیت و انسجام دستگاه قانونی اسلام ملموس شود.
- بتواند فهرستی از «احساس تعارض» ها میان برخی گزارههای دین در موضوعات مختلف تهیه کند و قواعد و روش حلّ این «احساس تعارض» ها را به کار ببرد به گونهای که مخاطب تفاوت موقعیتها و تفاوت رتبه ها را در قانونگذاری، ابلاغ و اجرای قانون لمس کند.
- بتواند آیات الاحکام راجع به هر موضوع را از قرآن استخراج کند و با مراجعه به منابع تفسیری و فقهی، شرحی بر هر یک از این آیات بنویسد و مصادیق آن در زمان حاضر را مستنداً به منابع توصیف نماید.
- مجموعهای از احادیث مبنایی که حامل قواعد هر باب هستند را تهیه کند و شرحی برای هر کدام ارائه نماید.
- مجموعهای از حداقلهای[۶۶] قطعی قانونی در هر باب را تهیه کند و برنامهٔ دستیابی فردی و اجتماعی و جهانی به این حداقلها را به صورت قدم به قدم عرضه نماید.
- مجموعهای از راهحلها را برای مشکلاتی[۶۷] که در مسیر تحقّق حداقلهای قانونی پدید میآید تهیه کند و کیفیت استفاده از آنها را برای تصحیح مسیر یا بازسازی موضوع، به صورت قدم به قدم ارائه نماید.
- بتواند حالات مختلفی را که ممکن است برای افراد در ارتباط با یک موضوع مشخص پدید آید فهرست نماید. (حدس زدن فروعات) و حکم هر حالت را با مراجعه به نظر متخصّص به گونهای توضیح دهد که مخاطب بتواند قدم به قدم اجرا کند.[۶۸]
- باید بتواند متن رسالهها را به زبان مخاطب (از بیسواد تا متخصّص) ترجمه کند به گونهای که او بداند قدم به قدم چه باید بکند و نسبت به برخی ابهامات و استغرابها، از جهت عقلانی توجیه شود.[۶۹]
- بتواند در توضیح مسائل شرعی محوری و کلان در هر باب، به آیات و روایات استناد کند و ایجاد حسّ مخاطب قرار گرفتنِ مستقیم برای افراد و حسّ مستحکم بودن فتاوا، انگیزهٔ آنها در انجام دستورات شرعی را تقویت نماید.
- بتواند قدر مشترک و متیقّن از رسالههای مطرح در جامعه را استخراج کند و تکلیف قطعی به سؤالکنندگانِ مختلف با مراجع مختلف، عرضه نماید و علت اختلاف فتاوی را برای مخاطب توضیح دهد.
- بتواند متون، مقالات و گفتگوهای تخصّصی فقهی را که حاوی استدلال است بفهمد و در صورت مواجه شدن با درخواست مستند یک فتوا، مستندات و استدلالِ فتوای مورد نظر را با مراجعه به منابع مربوطه استخراج کند و برای مخاطب توضیح دهد.
- بتواند روش قدم به قدمِ یک استنباط و اجتهاد را برای مخاطب شبیهسازی کند تا تصویری صحیح از اجتهاد در ذهن مخاطبِ با پیشفرضهای غلط، ایجاد شود،[۷۰] و منشأ تفاوت استنباطها و اجتهادها را مشاهده کند.
- بتواند از متون حقوقی استفاده کند و در یک جدول تطبیقی با احکام شرعی مقایسه نماید.
- بتواند در امور حقوقی (خانوادگی و مالی) مشاوره بدهد، قرارداد تنظیم کند، حل اختلاف نماید، محاسبهٔ خمس و زکات، ارث و دیه را انجام دهد، معاملات رایج در بازار خُرد عمومی و بازارهای خُرد خاص (مانند بورس) و بازارهای کلان[۷۱] را اعتبارسنجی کند.
- بتواند قوانین ادیان و ملتهای دیگر و قوانین مذاهب دیگرِ اسلامی را به دست آورد و در یک جدول تطبیقی با قانون اسلامِ شیعی مقایسه کند.
- بتواند به سؤالات و نقدهایی مانند موارد زیر با ارائه مستندات و شواهد پاسخ بدهد:
- حقوق بشر باید ملاک نظامهای حقوقی قرار گیرد.
- آیا قوانین مربوط به دهها قرن قبل قدرت تنظیم امور پیچیدهٔ امروز را دارند؟
- احکام باید با شرایط زمان و مکان منطبق شوند و این حکم باید تغییر کند.
- مدیریت علمی میتواند جامعه را اداره کند و مدیریت فقهی مربوط به امور شخصی است.
- احکامی مانند ارتداد، قصاص، قیمومیت مرد، حجاب، ارث و دیه زن معقول و عادلانه نیست.
- آیا اسلام مدلی برای توسعه دارد؟
- آیا با دستگاه قانونی و فرهنگی اسلام میتوان تمدنی رقیب تمدن غرب ساخت؟
اهداف تکمیلی در واحد آموزشی «فرهنگِ دین»
(فرهنگ و اخلاق اسلامی)
- فلسفهٔ اخلاق را به گونهای بشناسد که بتواند فرهنگ و اخلاق اسلام را در یک دستگاه و نظام رفتاری بر اساس معادلات عقلانی تبیین کند و در یک جدول تطبیقی با نظامهای فرهنگی و اخلاقی دیگر مقایسه نماید.
- بتواند فهرستی از قواعد پایه و مبنایی دستگاه اخلاقی اسلام را تهیه کند و موقعیت هر یک را در این دستگاه توضیح دهد به گونهای که کاربرد قاعده در تصمیمات و رفتارها برای مخاطب ملموس شود.
- بتواند شبکهٔ کلان زندگی، تمدن، حکومت و زیرسیستمهای آن را به تصویر بکشد و نیازمندیهای هر قسمت به فرهنگ و اخلاق خاصِ خود را توضیح دهد به گونهای که مخاطب فهرستی طبقهبندی شده از نیازهای فرهنگی و اخلاقی بشری را به دست آورد.
- بتواند عناوین و موضوعات فرهنگی و اخلاقی را با مسائل و مشکلات امروز زندگی مرتبط کرده، ترجمهٔ مناسب از هر یک از عناوین اخلاقی ارائه نماید.[۷۲]
- بتواند موضوعات فرهنگی و اخلاقی را از جهت موضوعشناسی با مراجعه به منابع مربوطه توصیف کند[۷۳] به گونهای که متخصّصین هر موضوع این توصیف را معتبر بدانند.
- کیفیت تولید و پیدایش «بایدها و نبایدها»، «خوب و بد» را بشناسد و بتواند آن را به گونهای به مخاطب نشان دهد که پشتصحنههای تصمیمات و رفتارهای او برایش آشکار شده، به دنبال تغییر در نگرش[۷۴] و رفتار برآید.
- بتواند نظریات مختلف در مورد «سعادت»، «کمال»، «عدالت» و «ایمان» را در یک جدول تطبیقی ارائه کند به گونهای که این مفاهیم از مفهومی اجمالی برای مخاطب به مفاهیمی دارای شاخص قابل اندازهگیری تبدیل شود.
- مدّعیات روانشناسی رشد و روانشناسی تربیتی[۷۵] را بشناسد[۷۶] و بتواند در یک جدول تطبیقی با نظرات اسلام[۷۷] مقایسه کند.
- مدّعیات جامعهشناسی[۷۸] را بشناسد و بتواند در یک جدول تطبیقی با نظرات اسلام مقایسه کند.
- بتواند مکاتب مختلف اخلاقی را در یک جدول تطبیقی با مکتب اخلاقی اسلام مقایسه کند و مخاطب را برای حکم به برتری آن به قضاوت بکشاند.
- بتواند راجع به فرهنگ و مهندسی فرهنگی و ابزارهای فعّال[۷۹] مثبت و منفی در این مورد مقالهای علمی ارائه کند.
- بتواند رابطهٔ نگرشها، قوانین و فرهنگها را به صورت معادلات راهبردی ارائه نماید و نقش ذهن، خواطر، گرایشها و تمایلات و دریافتهای قلبی در تغییر رفتارها را تبیین کند و برنامهٔ عملیاتی برای بهینهسازی آنها عرضه نماید.
- بتواند نگرش خود به اخلاق را از «دستوراتی برای تغییر رفتارهای فردی» به «معادلات مهندسی فرهنگی جامعه» ارتقاء بخشد به گونهای که در جلسات مشاورهٔ فرهنگی برای مجموعهها و سازمانها، احکام اخلاقی اسلام را با زبان مهندسی فرهنگی و برنامهٔ راهبردی برای تحقق آن ارائه نماید.
- بتواند فهرستی از نقاط تعارض و تزاحم مسائل اخلاقی تهیه کند و راهحل آنها را ارائه نماید به گونهای که مخاطب هنگام مواجهه با این موارد، بتواند تصمیم صحیح بگیرد و رفتار درست را بروز دهد.
- بتواند رفتارها و تصمیمات شخصیتهای مرجع و الگو (اعمّ از معصومین، علماء و بزرگان) و وقایع و داستآنهای اخلاقی را برای دستیابی به ملاک تصمیم و رفتار، تحلیل کند و با شواهد و مستندات طوری به مخاطب ارائه نماید که موجب فعّالسازی او برای ایجاد تغییر در رفتار شود.
- بتواند صفات اخلاقی مثبت و منفی را به گونهای تبیین کند که مخاطب در عمل بتواند تشخیص دهد و اندازهگیری کند و برنامهٔ قدم به قدم برای تقویت یا اصلاح آن در دست داشته باشد.
- مدّعیات دورهها و کلاسهای موفقیت، ان.ال.پی، آرامش و تمرکز ذهن، یوگا، و… را بشناسد و بتواند در یک جدول تطبیقی با نظرات اسلام، برتری مدل اسلام را به قضاوت مخاطب بگذارد و برنامه عملیاتی برای اجرای مدل اسلام به مخاطب عرضه کند.
- مهارتهای زندگی[۸۰] را بشناسد و بتواند بر اساس اخلاق و فرهنگ اسلام، دستورالعملهای قدم به قدم برای تحقّق این مهارتها ارائه نماید.
- بتواند برای هر موضوع اخلاقی و فرهنگی، حداقل یک آیه یا روایت ارائه کند.
- بتواند شیوههای تربیتی اخلاقی مختلف را در یک جدول تطبیقی ارائه دهد و تفاوت شیوهٔ تربیتی عرفان با شیوهٔ تربیتی اخلاق را با شواهد و مستندات نشان دهد.
- کیفیت عملیاتی کردن دستورات اخلاقی را در کارگاه عملی تمرینی[۸۱] و کارگاه مدیریت فرهنگی، تمرین کرده باشد.
- حداقل شاخصهای رفتاری سهگانهٔ «تواضع، تمیزی و نظم» را در خود تبدیل به عادت کرده باشد.
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
جامعهٔ معاصر و آینده نیاز به کسی دارد که نگرش، قانون و فرهنگ اسلام را بداند و بتواند به آن عمل کند و به گونهای منتقل کند که عموم مردم که سطح اطلاعات گسترده دارند و پرسشگر و مقایسهگر و نقّاد هستند، به آن عمل کنند.[۸۲] یعنی از عموم طلاب که در دیروز انتظار میرفت بتوانند صِرفاً انتقال دانش داشته باشند و بگویند تا مخاطب بشنود و بپذیرد، امروزه و فردا انتظار میرود بتوانند با مخاطبی با خصوصیات پرسشگری و مقایسهگری و نقّادی طوری رفتار کنند که با علاقه به اسلام عمل کند پس:
اسلامشناس عمومی کسی است که دارای شاخصهای زیر باشد:[۸۳]
- نگرش، قانون و فرهنگ اسلام را در امور مختلف زندگی میداند و میتواند دانش خود را به گونهای ارائه دهد (هم شفاهی و هم مکتوب) که:
- مخاطب بتواند مفاهیم و مطالب را تصوّر کند.
- منطقی بودن آن را احساس کند.
- برتری آن بر موارد مشابه را لمس نماید.
- (فراگیر) بتواند چرایی مطلب را ارائه کند.
- بتواند در برابر نقدها پاسخگو باشد.
- بتواند به سؤالِ «بر اساس چه دلیل و مدرکی این مطلب را به اسلام نسبت میدهید؟ » با استناد به منابع دست دوم که باید مقبولیت نسبی عمومی آنها را اثبات کند، پاسخ بگوید.
- بتواند متون دست اول اسلام را برای مخاطب عصر خود، به گونهای ترجمه کند که مخاطب احساس کند در فضای متن قرار گرفته است و بتواند مقصود و مراد گوینده را با استناد به منابع تخصّصی توضیح دهد.
- اخلاق حرفهای مربوط به عالم دینی را میشناسد و رعایت میکند.
- پیشنیازهای علمی و مهارتی لازم برای ورود به مقطع تخصّصی را احراز کرده است.
نمایی دیگر از علوم لازم برای اجتهاد:

مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
دینشناسی، ابزارهای فهم دین، علوم حوزوی، علوم تغذیهکننده و مصرفکننده، اسلامشناسی عمومی، آینده حوزه
- با ذکر خصوصیت ممیزه از ریشهٔ مشابه.[↩]
- تفاسیر ادبی را اعتبارسنجی کند.[↩]
- برای کسب توانایی در این امر نیاز به سرفصلهای زیر میباشد: (این سرفصلها از سند جامع نظام آموزشی حوزهٔ علمیهٔ خراسان که در کمیتهٔ آموزش شورای عالی برنامهریزی مطرح شده است نقل گردیده است)
– آشنایی با فلسفهٔ حوزههای علمیه و تاریخچهٔ آنها
– آشنایی با جغرافیای جهان اسلام و تشیع
– آشنایی با شخصیتها، نحلهها و فرقهها، مراکز و مؤسّسات اعتقادی و فکری جریانساز در جهان، جهان اسلام و جهان تشیع
– آشنایی با تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یکصد سالهٔ اخیر ایران
– آشنایی با ریشههای انقلاب اسلامی و نقش علماء دین در آن
– آشنایی با مجموعهٔ رشتههای تحصیلی در علوم اسلامی و انسانی در مقاطع مختلف در داخل و خارج کشور[↩] - یعنی یک طلبه علاوه بر حرکت علمی باید بتواند برای ایجاد دید علمی و تحقیقی در قشر عمومی مردم فرهنگسازی کند.[↩]
- مقصود از «بازتولید»، تولید مجدّد محصولات متخصّصان و نظریهپردازان علم است.[↩]
- شفّافیت و انسجام دو شاخص اصلی «تصوّرسازی کاربردی» هستند؛ مقصود از شفّافیت این است که جامعیت و مانعیت تعریف به گونهای برای مخاطب ملموس شود که بتواند در مقایسه میان موارد مشترک، مفهوم مورد نظر را با وجه اختلافش تصوّر نماید. و مقصود از انسجام این است که جنس و فصل به کار رفته در تعریف با شبکهٔ مفاهیم پایه در تعارض نباشند.[↩]
- فهرست بدیهیات را تهیه کند و کیفیت تولید گزارهها از بدیهیات را در عملکرد ذهنی قدم به قدم نشان دهد.[↩]
- واحدهای آموزشی دینشناسی، علوم قرآنی و تفسیر، علوم حدیث، تاریخ و سیره.[↩]
- پس باید توانایی استفادهٔ کاربردی از منابع دین و استناد به آیات و روایات و تاریخ را داشته باشد.[↩]
- واحد آموزشی «دینشناسی».[↩]
- کلام بینالادیان.[↩]
- کلام بینالمذاهب.[↩]
- واحد آموزشی «فلسفه».[↩]
- واحد آموزشی «کلام».[↩]
- یعنی علاوه بر تصوّر، بفهمد و علاوه بر فهم اولیه، عقلانیت و انسجام آن را درک کند و به سطح فهم کاربردی برساند که باعث تحریک انگیزهها و احساسهای فرد برای بروز عکسالعمل میشود.[↩]
- یعنی باید نگرش کلان و نظامواره داشته باشد.[↩]
- با شاخصِ «مجموعهٔ بایدها و نبایدهایی که عدم رعایت آنها موجب مجازات خواهد بود».[↩]
- با شاخصِ «مجموعهٔ خوب و بدهایی که رعایت آنها موجب بهینهسازی و بهرهوری خواهد شد».[↩]
- از آنجایی که این مقطع، مقطع تحصیلات عمومی است، سطح استفاده از گزارههای دین، سطح تبیین است و نیاز به استناد به فتوی (سطح استدلال و سطح نظریهپردازی) دارد.[↩]
- با قرائت شیعهٔ اثنیعشریه از اسلام.[↩]
- مانند کنفرانسها و سمینارها و دورههای آموزشی و محافل علمی.[↩]
- اعمّ از سایتها، اطاقهای گفتگو و وبلاگها.[↩]
- با نشانی و راه دستیابی به آنها.[↩]
- ضوابط فهم اولیه که برای عموم قابل دسترسی است و ارائهٔ برنامه اجرایی برای تحقّق آنها.[↩]
- پس باید بتواند خصوصیات آیات و ظرفیتهای معنایی آنها و هویت تفسیر را تبیین کند و ضوابط فهم تحلیلی را ارائه کرده، ضرورت تفسیر را اثبات نماید.[↩]
- از جمله، بتواند فیلمنامههای مرتبط با قصص قرآن را بر اساس آیات نقد و تحلیل و بازسازی کند.[↩]
- با توجه به گستردگی استفاده از حدیث در تبلیغ و گفتگوها و رسانه، تمام این اهداف از اهمیت خاصی برخودار خواهند بود.[↩]
- بنابراین باید بتواند به کتب رجالی مشهور مراجعه کند و راوی مورد نظر را بیابد (در میان مشترکها، مصداق مورد نظر را تشخیص دهد) و مقصود مؤلّفین از اصطلاحات وارده در اعتبار راوی را بفهمد و معیارهای عمده برای رفع تعارض بین اقوال رجالیین مشهور را توضیح دهد.[↩]
- فهرستی از احادیث که در سطح دانشجویی و مشابه آن، زیاد مورد سؤال قرار میگیرند.[↩]
- همان[↩]
- در همین عِداد، پاسخ به نقدِ «این مطلب با عقل سازگار نیست! ! » نیز قرار دارد؛ یعنی باید بتواند هنگام استناد به یک حدیث معتبر و مواجه با نقد فوق، انسجام محتوای روایت با معادلات قطعی عقلانی را نشان دهد یا اثبات کند معادلات عقلی مورد نظر ناقد قطعیات نیست.[↩]
- و هر دسته از روایات را به زبان علمِ مرتبط با خود ترجمه کند. مثلاً روایات مربوط به طب و بهداشت را به زبان پزشکی ترجمه کند. (روش کار را بشناسد، در چند مورد تمرین کند تا بتواند برای بقیهٔ موارد به کار ببرد. اهمیت واحد آموزشی «موضوعشناسی» برای طلاب در اینجا خود را به خوبی نشان میدهد) .[↩]
- برگزاری مسابقات در این زمینه بسیار مفید و جالب خواهد بود.[↩]
- مقصود از تجزیه در محتواهای تاریخی، کشف اجزاء و متغیرهای دخیل در تحقّق واقعهٔ مورد نظر است و مقصود از ترکیب در محتواهای تاریخی، کشف روابط علّی و معلولی، شرط و مانع، مراتب و مراحل تحقّق در مورد واقعهٔ مربوطه است.[↩]
- این شاخص در سطح تخصّصی به صورت «بتواند با مهندسی مجدّد، واقعه را شبیهسازی کند و مدلی از حادثه ارائه نماید» عرضه میشود.[↩]
- مباحث تاریخی، فلسفهٔ تاریخ و آیندهپژوهی به صورت ترکیبی مطرح شوند.[↩]
- اینگونه اهداف با تدوین متون آموزشی فعّال قابل حصول است. مثلاً در درس، منابع مربوطه عرضه شوند، یک سناریو از فیلمی در فضای مرتبط با درس عرضه شود و از فراگیران خواسته شود که با توجه به قالب سناریو، از منابع تاریخی در اختیار گذاشته شده، سناریوی مشابهی برای واقعهٔ تاریخی مورد نظر بنویسند.[↩]
- اعمّ از فردی و اجتماعی، گفتاری و رفتاری.[↩]
- دوازده امام و حضرت صدیقهٔ طاهره سلام الله علیهم اجمعین.[↩]
- اطلاع از احوال و روحیات تاریخنگاران در این علم بسیار حائز اهمیت است.[↩]
- شخصیتهایی مانند انبیاء اولوالعزم، اصحاب خاصّ پیامبر و ائمه مانند سلمان، مالک، حضرت زینب، نائب خاص حضرت و….[↩]
- در کلّیهٔ این اهداف، محتوای آموزشی و تمرینات به گونهای طراحی شوند که توصیف وضعیت موجود مسلمین و سیر تحولات جهانی با وقایع تاریخ صدر اول و سرمنشأهای تحوّلات مرتبط شوند و تأثیر آنها بر ما بعد آشکار گردد. بدین ترتیب در ضمن این واحد درسی و برای نشاندادن کاربرد آن، وقایع مهم تاریخ معاصر و تاریخ جهان نیز بررسی میشود.[↩]
- فلسفه، کلام، عرفان؛ نکته: با توجه به گسترش توجّه به معنویت در جهان و ظهور و بروز نحلههای عرفانی مختلف، طراحی واحد آموزشی عرفان اسلامی (عرفان شیعی فقاهتی) ضروری است.[↩]
- کیفیت، کمّیت و جهت اثرگذاری و اثرپذیری بر یکدیگر و موقعیت و رتبهٔ هر یک از موجودات در این شبکه.[↩]
- بتواند مقاله یا سخنرانیای را که با جملهٔ «ما در جهانی زندگی میکنیم که از جهت وجودی…» آغاز میشود ارائه کند. بتواند سرمنشأ هستی را با استدلال نشان دهد. بتواند کیفیت خلقت را با استدلال توصیف کند.[↩]
- بتواند به گونهای عالم وجود و خداوند را توصیف کند که تصوّر چنین خدایی مستلزم تصدیق به وجود آن باشد.[↩]
- در یک مقالهٔ علمی یا در یک سخنرانی یا در یک گفتگوی علمی.[↩]
- و در مواردی که تحلیلی تخصّصی یافت نشود بتواند فهم اولیهای از آنها به صورت روشمند پیدا کند مثلاً بتواند بر گفتگوی حضرت رضا علیهالسلام با عمران صابی توضیحی ارائه کند یا بتواند نسبت به محتوای احادیث کتاب توحید صدوق، فهم اولیهای را در مخاطب ایجاد نماید.[↩]
- اعمّ از تفکرات بشری (کلام بین الایمان و الکفر) ، و ادیان آسمانی (کلام بین الادیان) ، و مذاهب و فرقههای اسلامی (کلام بینالمذاهب) .[↩]
- در تمام مواردِ «اثبات کند» در علم عرفان، منظور اثبات با برهان عقلی است. (استفاده از شهود برای تبیین و استفاده از برهان برای اثبات صدق و اعتبارِ شهود) [↩]
- خصوصیات علم حضوری، کیفیت پیدایش و تحولات آن.[↩]
- فعل و فیض خداوند؛ تجلیات اسماء و صفات الهی.[↩]
- بتواند به این سؤال پاسخ دهد که «اگر خداوند بینهایت است و همه جا را پُر کرده است پس موقعیت بقیهٔ موجودات چیست؟ ».[↩]
- مانند: عالم مثال، خیال، ملکوت، جبروت، لاهوت، قوس صعود و نزول، حضرات خمس، احدیت، واحدیت، وجود منبسط، فیض اقدس و مقدس.[↩]
- بتواند فهرستی از شهودهای قطعی و رؤیاهای صادق تهیه کند و از آنها برای تبیین و تذکار کیفیت ربط ملک و ملکوت استفاده نماید.[↩]
- مانند آیات و روایات توحیدیه، برخی خطب نهجالبلاغه، روایات کیفیت انتشاء اسماء الله، روایات تجلّی و ظهور، لقاء الله، مقام ولایت….[↩]
- نمونه و مصداق قابل درک برای مخاطب عرضه کند.[↩]
- اعمّ از داخلی و خارجی مانند اکنکار، اشو، کاستاندا، ذن، و….[↩]
- این عبارت، اعم از عبارت رایج در عرف دانشگاهی است و تمام حوزههای حق و تکلیف در رابطه با خدا، خود، همنوع و محیط را در بر میگیرد.[↩]
- مثلاً: ترجمهٔ کتاب الطهاری به سیستم بهداشتی اسلام یا فقه بهداشت، فقه فرهنگ، فقه رسانه، فقه خانواده، فقه حکومت، فقه زن، فقه بینالملل، فقه مجازات، فقه آموزش و….[↩]
- مثلاً: برای بحث در طهارت یا نجاست الکل، هویت الکل و اقسام آن و تغییر و تبدلهای آن از کتب علمی مربوطه استخراج شود. یا در حکم به حرمت ربا، هویت بهره و سود در اقتصاد استخراج شود.[↩]
- اعمّ از گزارههای نگرشی، راهبردی و راهکاری است که هر کدام در شبکهٔ گزارهها نقش خاص خود را دارد و نتیجهٔ نهایی باید به صورت برآیند گزارهها اخذ شود.[↩]
- اصول قانون فهمی (مباحث دلالت و حجّیت) .[↩]
- مانند مسائلی از نظریهٔ قبض و بسط، هرمنوتیک و فلسفهٔ تحلیلی (شاخص، این است که هنگام ارائهٔ مقصود شارع از متن قانون، مخاطب بر اساس نظریهای دیگر، روش استنباط را زیر سؤال ببرد.) [↩]
- قسمت اصول عملیه.[↩]
- واجب و حرام، بطلان و صحت (مواردی که منجر به جرم و مجازات میشوند) .[↩]
- شرایطی که منجر به بطلان یا حرمت میشوند. باید بتواند در مواجه با یک سؤال به ظاهر ساده از احکام، جوانب محتمل آن را که در نظر سؤال کننده نیست با سؤالاتِ کاشف، به دست آورد و سپس پاسخ سؤال کننده را بدهد. یکی از ارزیابیهایی که حتماً باید در درس فقه انجام بگیرد، ارزیابی مهارت مسألهگویی است که مثلاً وقتی دو نفر مراجعه میکنند و تقاضای عقد ازدواج دارند، فراگیر فقط سؤال از مهر میکند یا پس از حداقل پانزده سؤالِ مختلف از سن دختر، اذن ولی، ازدواج قبلی، علم به مهریه و… اقدام به اجرای صیغهٔ عقد مینماید.[↩]
- بیان کلیات و فرضهای شرطی و واگذار کردن تطبیق و تشخیصها به مکلّف در اغلب موارد راهگشا نبوده است.[↩]
- مهارت استفاده از عللالشرایع و فلسفهٔ احکام.[↩]
- بالخصوص کیفیت تولید احتیاطها.[↩]
- مانند معاملات بینالمللی، معاملات حکومتی، معاملات انحصارآور.[↩]
- مثلاً: اخلاق مدیریت، اخلاق خانواده، اخلاق حکومت، اخلاق رسانه، اخلاق آموزش، اخلاق پزشکی، اخلاق بینالملل، اخلاق نقد، اخلاق جنسی، اخلاق زیستی، و….[↩]
- مثلاً: برای بحث در اخلاق پزشکی، فضای حاکم بر سیستم بهداشت و درمان استخراج شود.[↩]
- مبانی نگرشی تولید اعتباریات در بحث از مکاتب حقوقی و اخلاقی ارائه میشوند.[↩]
- در بحث شخصیت و هویت، رفتار، لایههای شخصیتی، مراحل رشد، تربیت، مدلهای تربیتی، منشأ ناهنجاریهای رفتاری، مدیریت احساس، هوش هیجانی، انگیزش، و….[↩]
- در فضای موضوعشناسانه.[↩]
- که متّخذ از متخصّصین رشتهٔ اخلاق و فرهنگ اسلامی است. (این هدف در سطح تخصّصی تبدیل به استخراج نظر اسلام و اثبات برتری آن میشود.) [↩]
- در بحث نیاز، رفتارهای اجتماعی، گروههای اجتماعی، ارزشهای اجتماعی، فرهنگ، جامعهپذیری، اقشار اجتماعی، هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی، توسعهٔ انسانی، و….[↩]
- رسانه و فرهنگسازی رسانهای، تبلیغات و جنگهای روانی، بازیها و مدها و… را موضوعشناسی کند.[↩]
- مانند: مهارت تصمیمگیری، مهارت تفکر و حلّ مسأله، مهارت نقد، مهارت ارتباط مؤثّر، مهارت مشارکت و… (بتواند مهارتهای لازم برای زندگی را بر اساس نگرش اسلام تعریف و تدوین کند.) [↩]
- مثلاً برای خوشخویی و کنترل غضب در کارگاه مدیریت احساس شرکت کند و با موقعیتهای شبیهسازی شدهٔ طغیان غضب روبرو شود و عکسالعمل خود را مدیریت کند و راهکارهای ارائه شده توسط استاد را به کار ببندد و با مشکلات و موانع مواجه شود و راهحل آنها را به دست بیاورد و دوباره به کار ببرد. یا در کارگاه حضور قلب در نماز شرکت کند و….[↩]
- یعنی وضعیت عمومی به گونهای است که صِرف انتقال دانش موجب پذیرش و تغییر رفتار نمیشود و نیاز به بازسازی دانش در مخاطب وجود دارد.[↩]
- مقایسهٔ این شاخصها با وضعیت موجود در حوزه تحوّلآفرینی منطقی و عملگرا را نشان خواهد داد.[↩]