موضوع بحث:
«تصمیمگیری و تصمیمسازی» چیست؟ چرا؟ و چگونه؟
مسألهٔ بحث:
چگونه میتوان برای حل یک مسأله یا اجرای یک برنامه، بهترین تصمیم را گرفت؟ (تصمیمسازی برای تصمیمگیری بهینه)
فرضیهٔ بحث:
- تصمیمگیری= انتخاب قطعی گزینه بهینه در میان احتمالات ممکن، بر اساس محاسبه بیشترین بهره با کمترین هزینه
- تصمیمگیری یک فرآیند ناخودآگاه است که نیاز به دقیقسازی (خودآگاهسازی مرحلهبمرحله و الگوریتمی) دارد.
- نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم میزنند بنابراین تصمیمسازی برای تصمیمگیران اهمیت حیاتی خواهد داشت. یک «کانون تفکر» موقعیتی برای تصمیمسازی است.
- دستیابی به مدل کارآمد و برتر در تصمیمسازی، ابزار اصلی یک کانون تفکر است.
- مدل تصمیمسازی پیشنهادی= شبیهسازی شبکهای آیندهنگرانهٔ استراتژیک[۱] یا مدلِ تصمیمسازی ۵S[۲]
مراحل تصمیمسازی | فعالیتی که باید انجام شود | مراحل انجام این فعالیت |
تعیین مسأله تصمیم | شبیهسازی واقعیت موجود + شبیهسازی آینده در صورت ادامه وضعیت موجود | تحلیل سیستم موجود با نگرش شبکهای + تعیین استراتژی حاکم بر این سیستم + تعیین آیندهٔ این سیستم |
تعیین اهداف و ارزشهای حاکم بر تصمیم | تدوین اهداف بنیادین + تدوین اهداف خاص مربوط به مسأله تصمیم | تعریف اهداف با نگرش شبکهای و آیندهنگرانه + تعیین اولویتها (استراتژی حاکم بر اهداف) |
ابداع گزینههای ممکن برای تصمیمگیری | شبیهسازی آینده در صورت تغییر وضعیت به وضعیتهای ممکن | تعریف و تحلیل سیستمهای ممکن با نگرش شبکهای + تعیین استراتژی حاکم بر این سیستمها + تعیین آیندهٔ این سیستمها |
ارزیابی گزینهها | تعیین بهترین وضعیت ممکن | تعیین معادلهٔ هزینه، منفعتِ شبکهای آیندهنگر در هر یک از سیستمها (مقایسهٔ هزینه، منفعتِ استراتژیها) |
مدلسازی نهایی | توصیف چگونگی حرکت از وضع موجود به وضعیت بهینه | تعریف و تحلیل سیستم بهینه با نگرش شبکهای + تعیین استراتژی حاکم بر این سیستم + تعیین آیندهٔ این سیستم (چشمانداز تصمیم) |
تبیین بحث:
فرآیند تمدنسازی فرآیندی تدریجی و نیازمند بسترسازیهای درازمدت است؛ و تانگرش نخبگان و دید عمومی به ضرورت سیستمسازی، و در سیستمسازی به ضرورت فرآیندسازی، و در تعریف فرآیندها به اهمیت دادههای دین معطوف نشود، فضای حرکت به سوی تمدن اسلام شکل نخواهد گرفت.
تولید سیستمها و فرآیندهای فوق، نیازمند تولید فکرهای آیندهسازانه و نَه فقط آیندهنگرانه است. تولید فکر نیز نیازمند خطمشی و شیوهٔ آگاهانه، زاویهٔ دیدِ کلان و توصیف قدم به قدم عملیات اجرایی است تا از آسیبها و تلههای فکری در امان بماند و به دور از جزءنگری و مغالطات، واقعیتها و روندهای هستی را تشخیص داده، افکارمطابق با حقّ تولید نماید و در محیط رقابت، مدیریت زندگی جهانی را به دست بگیرد.
عملیات نرمافزاری تمدنسازی، با استفاده از ابزار تصمیمگیری فعال میشود؛ نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم میزنند.بنابراین تصمیمسازی برای تصمیمگیران اهمیت حیاتی خواهد داشت. کانون تفکرموقعیتی برای تصمیمسازی است.
در این مدل، ستون فقرات تصمیمسازی به صورت زیر است:
تصمیمسازی، مدلسازی (شبیهسازی روشمند) از انواع تصمیمات ممکن در موضوع است تااثرات هر یک از تصمیمها ارزیابی و کنترل شوند و در نهایت بهترین مدل ارائه شود و مجموعه فرآیندِ انجام شده در اختیارتصمیمگیرنده قرار داده شود.
تصمیمساز همیشه یک گام جلوتر ازتصمیمگیرنده است زیرا از قبل تصمیمات احتمالی او را پیشبینی کرده و آثار اجرائی آنها را نیزمحاسبه کرده است.
در این مدل، برای تصمیمسازی، در پنج مرحله، شبیهسازی واقعیتها صورت میگیرد:
- شبیهسازی واقعیت موجود
- شبیهسازی آینده در صورت ادامهٔ وضع موجود
- شبیهسازی آینده در صورت تغییر وضعیت به وضعیتهای ممکن
- تعیین بهترین وضعیت ممکن
- توصیف چگونگی حرکت از وضع موجود به وضعیت بهینه
و در هر مرحله، دیدِ شبکهای (بررسی متغیرهای درونی تا ذرات بنیادین و بررسی متغیرهای بیرونی تا فضای بینهایت) اعمال میشود و برآیند این بررسی به صورت یک استراتژی که بتواند اهداف و ارزشهای مورد نظر را در آینده تحقق ببخشد توصیف میگردد.



منظوراز فرموله کردن متغیرها، دستیابی به تابعِ تبدیل سیستم است. یعنی: پس از مشخص شدن ورودی و خروجی، اجزاء، مرزها و جریان اولیهٔ سیستم، باید مشخص شود که چه نوع ارتباطاتی بین متغیرها بایدایجاد شود تا با کمترین هزینه بیشترین بازدهی را داشته باشد. تعیین معادلات تبدیل ورودی سیستم به خروجی آن، مبنای مدلسازی است.
مدل، ابزاری است که به وسیله آن میتوان فرآیند خطّمشیها را شناخت. مدل، ابزار تعیین میزان آسیبپذیرییک پدیده یا سازمان در برابر نوسانات مختلف است؛ مدل، ابزار مطالعه پدیدهها برایدرک نحوهٔ رفتار هر پدیده به صورت قابل کنترل است (یعنی بتوان به مشاهدهٔ دقیق رفتارمؤلفههای تشکیلدهنده و علل پدیدآورندهٔ آنها پرداخت و اطلاعات لازم را با یک نگاهو به سرعت بدست آورد)؛ مدل، نظام نظری منسجم برای تشریح پدیدهها و تعیین فعلوانفعالبین آنهاست؛ مدل، شبیهسازی واقعیتِ دربسته است.
مراحل مدلسازی عبارتند از: مشاهدهٔ مجموعهٔ فرآیند، دریافت ضرورت کنترل و پیشبینی رفتار پدیده، انتخاب متغیرها، تعیین ضریب تأثیر آنها، تعریف روابط علّی و معلولی، آزمایش (تفسیر نتایج حرکت مدل در عمل)، بازنگری.
روش طراحی مدل:
الگوی کلّی طراحی مدل بدین ترتیب است: استقراء مؤلفهها و متغیرهای درونی و بیرونی تأثیرگذار و تأثیرپذیر، تعریف شاخصههای پایه (زمینهٔ اولیه و هدف حداقلی)، تعیین هدف نهایی و ایدهآل (هدف حداکثری)، بررسی کمیت و کیفیت تأثیر هر مؤلفه (با دقت بر میزان قابل کنترل بودن یا نبودن)، تعیین ارتباط اصلی و شرایط و تأثیر کلیدی، ترسیم روابط علّی و معلولی، تعیین زمینهها و پیشفرضها (وضعیتی که مدل بر اساس آن طراحی میشود)، مرحلهبندی حرکت از حداقلها به سوی حداکثرها، تعیین نقاط بحران، طراحی حلقههای کنترلی و بازخوردها.
الگوی اجرایی طراحی مدل بدین صورت است: تعیین نقطهٔ شروع، زمینهٔ لازم برای شروع، محرک لازم برای شروع، انجام دهندهٔ کار و شرایط آن، کیفیت و کمیت کار، مراحل کار، نتایجِ موردانتظار در هر مرحله، نقاط مشکل و توقّفهای احتمالی، محرّک مجدّد، شرایط اتمام کار، نقطه پایان، بازنگری و ارزیابی، اصلاح نقاط ضعف، تقویت نقاط قوّت، ایجادزمینهٔ لازم برای انجام حرکتهای جدید.
نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه:
اگر بخواهیم بر اساس نگرش اسلام، تمدنسازی صورت بپذیرد باید بر اساس منابع دین، تصمیمسازی برای تصمیمگیران و مجریان در سطح کلان، صورت بپذیرد.
مدیران و مجریان، در صورتی یک پیشنهاد و برنامه کلان را میپذیرند و حاضر به خطرپذیری و ریسک میشوند که به صورت مدل عملیاتی با مقایسه با دیگر مدلهای مشابه، ارائه شود و برتری خود را نمایش دهد.
تشکیل کانون تفکرهای «احیاء تمدن اسلام» پیشنیاز حرکت تمدنی است.
(تفصیل بحث در: «الگوریتمهای عملیاتی برای تصمیمسازی پنج مرحلهای»)
مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث:
الگوی پیشرفت و توسعه، نقشه راه، برنامهریزی تمدنی، تصمیمسازی